ملاقات با امام زمان (68)
اگر کسي به حضرت بقيّة اللّه روحي له الفداء از روي اخلاص و يقين متوسّل شود آن حضرت به فرياد او مي رسد.
آقاي حاج عبدالرّحيم سرافراز شيرازي که يکي از متديّنين و دانشمندان معاصرند و کتابهاي علمي و تاريخي نوشته اند که منجمله کتاب مسجد جمکران است، نقل مي کردند که:
در روز عيد قربان 1400 هجري قمري آقاي حاج علي اصغر سيف نقل کردند که يکي از اطبّاي شيراز، زني از خارج گرفته بود و او را مسلمان کرده بود و براي اوّلين بار به سفر حجّ برده بود.
ضمنا به او گفته بود که حضرت وليّ عصر (عليه السّلام) در برنامه اعمال حج شرکت مي کنند و اگر ما تو را، يا تو کاروان را گم کردي متوسّل به آن حضرت بشو تا تو را راهنمائي بفرمايند و به کاروان ملحقت کنند.
اتّفاقا آن خانم در صحراء عرفات گم مي شود، جمعيّت کاروان و خود آقاي دکتر شوهر آن خانم ساعتها به جستجوي او برخواستند ولي او را پيدا نکردند.
پس از دو ساعت که همه خسته در ميان خيمه جمع شده بودند و نمي دانستند چه بايد بکنند، ناگهان ديدند آن زن وارد خيمه شده از او پرسيديم کجا بودي؟ گفت:
گم شده بودم و همان گونه که دکتر گفته بود متوسّل به حضرت بقيّة اللّه (عجّل اللّه تعالي فرجه الشّريف) شدم، اين آقا آمدند با آنکه من نه زبان فارسي بلد بودم و نه زبان عربي در عين حال با من به زبان خودم حرف زدند و مرا به خيمه رساندند و لذا از اين آقا تشکّر کنيد.
اهل کاروان هر چه به آن طرفي که آن زن اشاره مي کرد نگاه کردند کسي را نديدند و بالاخره معلوم شد که حضرت وليّ عصر (عليه السّلام) را فقط آن زن مي بيند ولي سائرين نمي بينند.