بازگشت

ملاقات با امام زمان (26)


مرحوم علاّمه سيّد بحرالعلوم (رضوان اللّه تعالي عليه) از کساني است که مکرّر خدمت حضرت بقيّة اللّه ارواحنا فداه رسيده، کرامات باهره اش را همگان از علماء با تجليل و ستايش نقل نموده اند محدّث قمي (ره) در کتاب رجال خويش، هشت حکايت در رابطه با کرامات آن بزرگوار و تشرّفات مکرّرش به حضور حضرت صاحب الامر (عجّل اللّه تعالي فرجه الشّريف) نقل مي فرمايند، که از يکي از آنها چنين بر مي آيد که حضرتش او را از فرط علاقه و محبّت در بغل گرفته و بر سينه خود مي فشرده اند....

چگونه مشتاقان اين چنين به صفات ملکوتي پيوند مي گيرند، که اين گونه مدارج عاليه خويش را طي مي کنند؟ و چگونه موطن نفس خويش را آن چنان به قداست مي کشند، که بر سينه حجّت خدا جاي مي گيرند....

آن روز برخلاف هميشه علاّمه بحرالعلوم را ديدند که در مقابل حرم مطهّر حضرت اميرالمؤ منين (سلام اللّه عليه) ايستادند و به جاي ذکر و زيارت با نواي دلنشين در حالي که اشک در چشم و شور در دل دارند اين شعر را زمزمه مي کنند:

چه خوش است صوت قرآن ز تو دلربا شنيدن بعد که از آن بزرگوار جوياي علّت مي شوند، علاّمه مي فرمايند:

چون خواستم وارد حرم مطهّر بشوم، چشمانم به وجود نوراني حضرت حجّت (صلوات اللّه عليه) افتاد، که در قسمت بالاي سر نشسته اند و با صداي روحبخش آيات کلام اللّه مجيد را تلاوت مي فرمايند. چون آن نواي جانفزا را شنيدم کلمات آن مصرع بر زبانم مترنّم گشت و چون وارد حرم شدم، حضرتش؟ قرائت کلام اللّه را پايان دادند و از حرم بيرون تشريف آوردند.

(تجلّيات وليّ عصر)