بازگشت

برنامه ريزي


دومين وظيفه مدير بعد از سازماندهي برنامه ريزي است.

برنامه ريزي مانند پلي است ميان جايي که هستيم و جايي که مي خواهيم به آن برسيم. برنامه ريزي يعني انتخاب مأموريت ها، هدف ها و اقداماتي براي نيل به آنها که مستلزم تصميم‌گيري و انتخاب از ميان بديل ها براي اقدام آينده سازمان است.

برنامه ريزي اساسي ترين وظيفه در ميان وظايف مديريت است. ديگر وظايف مدير، يعني سازماندهي رهبري و‌‌کنترل، هدف هايي را پي مي گيرند که در فرآيند برنامه ريزي پي گيري شده است. برنامه ريزي جايگاهي را که سازمان در آينده بايد در آن قرار گيرد تعيين مي کند و سپس مجموعه هايي از اعمال کارساز را که براي رسيدن به اين وضعيت در آينده ضروري است انتخاب و اجرا مي کند. همه افراد سازمان ها و گروه ها بايد براي فعاليت هاي خود برنامه ريزي کنند تا بتوانند به خواسته هاي خود جامه عمل بپوشانند.

آن حضرت (عج) برنامه ريزي دارد. برنامه اي براي اجرا و ايجاد عدالت، عدالتي در تمام ابعاد، اقتصادي، سياسي، اجتماعي، امنيتي و... که همان قسط است و عدالت اجتماعي (به معناي اعم) حال به گوشه اي و شمه اي از برنامه هاي مهدي (عج) اشاره مي کنيم.

امام علي (ع):

15ـ در زمان حکومت مهدي (ع) گرگ و ميش با هم در يک مکان زندگي مي کنند. بچه ها با مارها و عقرب ها بازي مي کنند، در حالي که اذيت نمي شوند. شر از ميان مي رود و خير باقي مي ماند.

16ـ قائم ما با رعب و با پيروزي تأييد مي شود. زمين در زير پاي او مي پيچد و گنج هاي آن از براي او آشکار مي شود. حکومت او مشرق و مغرب را فرا مي گيرد و خداوند دينش را بر همه اديان غالب مي گرداند، گرچه مشرکان ناخوش دارند.

17ـ وقتي قائم ما از مکه قيام کند و عازم کوفه شود، منادي به او ندا مي کند هيچ يک از شما خوراکي و آشاميدني برندارد. مهدي (عج) سنگ موسي را که دوازده چشمه از آن جاري مي شود با خود حمل مي نمايد در هر منزلي که وارد مي شود آن را نصب مي کند و چشمه ها از آن مي جوشد و هر گرسنه از آن بخورد سير و هر تشنه سيراب مي شود. اين توشه آنان خواهد بود.

18ـ مهدي (عج) هفت سال حکومت خواهد کرد که هرسال از آن معادل ده سال از سال هاي شماست. آن گاه خداوند آنچه خواهد انجام خواهد داد.

ابوبصير مي گويد: گفتم فداي تو شوم، چگونه اين سالها طولاني مي شوند؟

امام فرمود: خداوند به فلک امر مي کند که کند حرکت کند. از همين رو، روزها و سال ها طولاني مي شوند. ابوبصير مي گويد: اگر در فلک تغييري پيدا شود، عالم تباه مي شود. امام (ع): اين سخن زنديق هاست. اما مسلمانان اين سخن را خواهند پذيرفت. چرا که خداوند براي پيامبر خود ماه را دو نيمه کرد. قبل از آن براي يوشع بن نون خورشيد را برگرداند وخبر از طولاني بودن روز قيامت که معادل هزار سال شماست داد.

19ـ قائم ما به هر سو که رود، ابرها بر سر او سايه مي افکنند و با زباني فصيح مي‌گويند اين مهدي آل محمد (ص) است که زمين را پس از وفور بي عدالتي و ستم پر از قسط و عدالت مي کند. همچنين زمين در زير پاي او مي پيچد. (يعني قدرت طي الارض خواهد داشت)

20ـ چون قائم ما آل محمد (ص) قيام کند، شمشيرهاي نبرد (از آسمان) فرود مي آيند. بر هر شمشري اسم خود و نام پدر صاحب آن شمشير را نوشته اند.

21ـ هرگاه قائم ما خروج کند، زمين گنج هاي خود را بيرون مي برد و مردم هم آن را مشاهده مي‌کنند.

22ـ هنگام ظهور، زمين به نور قائم (ع) منور مي گردد و تاريکي از ميان مي رود و مردم نياز به نورافشاني خورشيد و ماه ندارند.

23ـ در دوران ظهور، مؤمن پرنده اي از هوا به زير مي کشد، سپس آن را ذبح کرده و پس از بريان نمودن مي خورد، اما استخوانش را سالم باقي مي گذارد. آن گاه به آن مي گويند به اذن خداوند زنده شو، پس زنده مي شود و پرواز مي کند و همچنين است در مورد آهوهاي صحرا. در آن زمان قائم (عج) مايه روشني شهرهاست و مردم نيازي به خورشيد و ماه ندارند. بر روي زمين، نه جانوري موذي يافت مي شود و نه شري و نه سمي و نه فسادي چرا که عدالت او آسماني است و نه جن و شيطان در آن راهي براي وسوسه و فتنه انگيزي ندارند. بنابراين نه کردار زشتي وجود دارد و نه جسارتي و نه حسادتي و نه چيزي از تباهي. زمين و درخت دچار آفت نمي شوند و کشتزارها سالم و برپايند و هرگاه چيزي از آن برگيرند، در وقتش مي رويد و به حالت اول برمي گردد. پدر خانواده به فرزندش لباس حرير مي پوشاند، در حالي که پيوسته با اوست و مندرس نمي گردد و به هر رنگي که مايل باشد در مي آيد. براي شيطان در آن دوران بلدي يافت نمي شود که در آن مسکن گزيند و فرشتگان با مؤمنان مصافحه مي کنند.

24ـ او گنج ها را استخراج مي کند، اموال را تقسيم مي کند و اسلام را حاکم مي‌کند.

25ـ او متوجه شام مي شود. جبرئيل و ميکائيل اطراف او را مي گيرند، اهل آسمان و زمين شادماني مي کنند، پرندگان, وحشيان و ماهيان شادي مي کنند، آب در دوران او فراوان مي شود و رودخانه ها جاري مي گردند، زمين ثمرات خود را مي افزايد، گنج ها ظاهر و خارج مي شوند.

26ـ رسول خدا (ص) مي‌فرمايد:

در آخر امت من، مهدي خروج مي کند. خدا باران را برايش فراوان مي بارد و زمين، گياه خود را مي روياند. او مال را به شکل صحيح تقسيم مي کند، مرکب ها فراوان مي شوند و مردم مورد اعظام و اکرام مي شوند. او هفت يا هشت سال حکومت مي‌کند.

27ـ رسول خدا (ص) مي‌فرمايد:

مهدي هفت يا هشت سال حکومت مي کند. امت من در آن در تنعم و رونق هستند که هيچ امتي اين گونه در رفاه نبوده است. زمين هرچه دارد بدون کم و کاست رو مي کند، مال در آن زمان مثل دوس است به هرکس مي رسد. مي گويند هرچه مي‌خواهي بردار.

28ـ در زمان قائم (عج)، فراواني و وفور از جهت باران و کشاورزي است. کينه از دل بندگان مي رود، وحشيان رام مي شوند، يک زن بين عراق و شام عبور مي‌کند. در حاليکه همه جا همواره گياهان و مزارع است و زينت خود را با خود دارد، هيچ درنده اي او را دچار اضطراب و ترس نمي کند. اگر مي‌دانستيد به خاطر ايستادگي در برابر دشمن و تحمل ناروائي که مي‌شنويد چه چيزي براي شما خواهد بود و هر آينه دلهاي شما شاد مي‌شد.

29ـ اميرالمومنين (ع) مي‌فرمايد:

مهدي (عج) فرماندهان (فرمانداران) را به شهرها مي فرستد تا به عدالت بين مردم حکم کنند. گوسفند يا گرگ يک جا خواهند بود، بچه ها با عقرب و مار بازي مي کنند، بدون آزار و اذيت... بدي مي رود و خوبي باقي مي ماند. رونق کشاورزي بي اندازه مي شود. زنا، شرب خمر و ربا رخت برمي بندد، مردم به عبادت، شريعت و ديانت روي مي آورند، نماز جماعت رونق مي گيرد. عمرها طولاني مي‌شود، امانات اداء مي شود، درختان پرميوه مي شوند، برکات فراوان مي گردد، اشرار نابود مي شوند، اخيار باقي مي مانند، دشمنان اهل بيت باقي نمي مانند.

اين مشتي از خروار است. احاديث فراوان ولي مجال اين مقال اندک است.

دو عنصر برنامه ريزي و عدالت از ميان اين اخبار نوراني موج مي زند. نياز به شرح نيست «عدالت اجتماعي» که شامل عدالت در همه عرصه ها مي شود، کاملاً مشهود است.

در حديث 19، بحث از پر کردن زمين از قسط و عدل است و در حديث 28: بحث از حکومت عادلانه فرمانداران و کارگزاران او در بلاد است. از اين قبيل اخبار که از اعمال عدل به شکل مطلق ياد مي کند، در جوامع حديثي مهدوي فراوان است. مخصوصاً که اصطلاح (مملو کردن) طرح شده، آن هم بعد از مملو بودن از ظلم، پرکردن عدل يعني فراگيري و گسترش و همه جانبگي عدالت. استاد مطهري مي گويد:

«آيات قرآني عدل را چهار قسمت کرده: عدل تکويني، عدل تشريعي، عدل اجتماعي و عدل اخلاقي و آنچه در قرآن در زمينه عدل اجتماعي آمده، چهار قسمت است: عدل خانوادگي، عدل قضايي، عدل اصطلاحي اجتماعي و عدل سياسي بيش‌ترين آيات مربوط به عدل و درباره عدل جمعي و گروهي است، اعم از خانوادگي، سياسي، قضايي، اجتماعي. تا آنجا که اين بنده به تقريب به دست آورده در حدود 16 آيه در اين زمينه است.

برنامه حضرت مهدي (عج) امتلاء ارض از عدالت به صورت تمام و کمال است والا (يملأ الارض به قسطا و عدلا) معنا ندارد و اما آنچه از اخبار به دست مي آيد و جز برنامه عادلانه اوست:

الف ـ عدالت اقتصادي (آشکار شدن گنج ها در حديث 16) که در احاديث فراواني به آن اشاره شده، حاکي از يک فعاليت عظيم و رونق اقتصادي است که آنچه ثروت در دل زمين است استخراج مي شود. هرچند لحن آيات حاکي از يک اعجاز و کرامت است، ولي مي تواند حاکي از قدرت مديريت برنامه‌ريزي آن حضرت در به کارگيري نيروها هم مي باشد. به هرحال، اين اصطلاح مکرر (آشکار شدن گنج ها)، سمبلي از رونق و استخراج معادن گوناگون است يعني مديريت بهره وري يعني استفاده از جميع امکانات زمين، نه اينکه زمين پر از ثروت باشد و مثل بعضي کشورها، مردم روي آن گرسنه قدم بزنند.

ب ـ اصطلاح «فراواني باران‌» (حديث 25 و 26)، «جوشش چشمه ها» (حديث 17)، «فراواني آب در دولت او» (حديث 25) حاکي از عدالت است چرا که در اخبار است اگر عدالت قضايي باشد، آسمان مي بارد. و نيز حاکي از يک (مديريت آب) است که از شاخه هاي مديريت بهره وري است.

ج ـ عدالت بالسّويه اجتماعي کاملا مشهود است چرا که لحن حديث مطلق است و شامل همه انسان ها در همه زمين مي شود. بحث از سرزمين خاص نيست قلمرو حکومت او سراسر سرزمين و همه انسان ها هستند و طبق اخبار که هيچ قيدي ندارد، اين ثروت جوشان، فراگير و بدون تبعيض است و شعبه اي از رحمت رحمانيه است.

دـ در تعريف برنامه ريزي گفته شد انتخاب اهداف از عناصر اصلي آن است و کليه اقدامات و تصميم گيري ها براي رسيدن به آن اهداف انجام مي پذيرد. مهدي (عج) از حکومت خود چه هدفي دارد، جز همان اهداف که رسول خدا (ص) و اميرالمومنين (ع) داشتند کما اينکه آن حضرت در يک خطبه به چهار هدف اشاره مي کند (احياي معالم و شعائر دين خدا، اصلاح (آباداني شهرهاي خدا) امنيت بندگان مظلوم خدا و اقامه حدود خدا) همين اهداف را امام حسين (ع) هم به عينه بيان مي کند. اين اهداف در يک کلمه قرآني (قيام به قسط) خلاصه مي‌شود.

در اخبار فوق، مهدي هم امنيت مي آورد. نماد امنيت بازي کردن بچه ها با عقرب ها و مارها بدون ترس (حديث 15)، مسافرت يک زن با زينت بدون ترس از عراق به شام (حديث 28)، جمع شدن گرگ و ميش با هم (حديث 15)، رفتن بدي ها و بدها و باقي ماندن خوبي ها و خوبها (حديث 23) مي باشد. اين ها سمبل امنيت بندگان مظلوم است که «زن و بچه» به عنوان مثال اتم است که نوعا در بحران ها دچار وحشت مي شوند (بيش از مردان) و پرواضح است که امنيت کامل در سايه عدالت قضايي است. اگر قاضيان عادل نباشند و احقاق حق و ابطال باطل نکنند، امنيت افسانه اي بيش نخواهد بود. قرآن مي فرمايد:

«(در زمان ظهور) خداوند براي مؤمنان و عاملان صالح خوف را به امنيت تبديل مي‌کند.»

و اين وعده خدا تحقق مي يابد. «اصلاح در بلاد» که از اهداف حکومت علوي بوده است هم در حکومت مهدوي از خلال اخبار مشهود است. نسل ها اصلاح مي شود، اخلاق ها اصلاح مي شود، بدي ها وجود ندارد، منکر زائل مي شود، لباس ها مندرس نمي شود. هر رنگ بخواهند ظاهر مي شود (حديث 23) اگر دقيق مرور شود، رونق اقتصادي و بي نيازي مردم از هر حيث حاکي از يک عدالت اقتصادي است. فقر توزيع نمي شود که نوعي عدالت منفي است بلکه فراواني و ثروت توزيع مي شود. اين حديث پيامش اين است که کسي زير خط فقر نيست. تهاجم فرهنگي از بين مي رود که نوعي عدالت فرهنگي را مي رساند (براي شيطان جايي باقي نمي ماند) يعني اينکه تهاجم و نقشه هاي او شکست مي خورد. هيچ پدري جلوي فرزندش خجل نيست. تسلط اقتصادي و فرهنگي دارد. مردم مرغ را مي خورند، دوباره زنده مي‌شود، يعني هيچ کمبودي نيست. تمام اهداف چهارگانه علوي و تمام اقسام عدالت که استاد مطهري شمرد، همه در اين اخبار مندرج است.

هـ برخي انديشوران برآنند که امام مهدي مبدءالآيات است يعني صاحب معجزه است و تمام برنامه ريزي و سازمان دهي و رهبري و نظارت او اعجاز آميز است و اخبار حاکي از اين امر است. و لذا مديريت او با استانداردهاي مديريت مادي و تمدني سازگار نيست طرحي نو در مي‌اندازد با ساقي به هم مي سازد و سقف مي شکافد و نيز برخي ديگر برآنند که عدالت مهدوي ناشي از عدالت خدايي است و عدل مثل توحيد امري فطري است. و چون تمدن موجود بشري افسار گسيخته و به دور از استانداردهاي عدل فطري است و امام مهدي (عج) عدالت فطري را پياده مي کند. پس لاجرم با اين تمدن هاي مادي و اندازه هاي آن نمي سازد و از راهبردهاو راه کارهاي ديگر فوق مادي استفاده مي کند و جامعه اي بدور از معيارهاي شناخته شده مي سازد.

به نظر مي رسد که لحن اخبار و ادبيات خاص آن که مبتني بر فرهنگ مغيبات است موجب چنين برداشت هايي شده است در صورتي که انديشمندي ديگر معتقد است که همه چيز عادي و مادي است حتي اگر بحث از نوري در کف دست ياران مهدي ديده مي‌شود که از يکديگر اطلاع پيدا کنند همين وسائل ارتباط الکترونيک جديد است و نه امري خارق العاده، آنچه حق است امري ميان اين دو نوع انديشه است.

حکومت حضرت مهدي (عج) چون آخرين حلقه حکومت ولوي و رحماني است علي القاعده از نوعي کرامت برخوردار خواهد بود تا ريشه تمام ظلم و استکبار را بکند و بخشکاند و چون سنت خداوند جريان امور از طريق اسباب است از تدابير سياسي اجتماعي و اقتصادي شناخته شده استفاده مي شود منتهي با قدرت و سرعتي خارق العاده‌تر و به قول بعضي متفکران معاصر (اينکه همه سلاح ها در مقابل مهدي (عج) از کار مي افتد به اين علت است که حضرت مهدي (عج) آگاهي مي‌دهد لذا آن ها به ناکارايي سلاح ها و تو خالي بودن دشمنان پي مي‌برند و مقابله مي کنند و آن سلاح بي تاثير مي شود در مقابل اراده مردم مثل انقلاب بهمن 57) با اين برداشت ادبيات کرامت آميز مهدوي که تا بحال 29 نمونه از آن، در اين مقاله نقل کرديم. در عين خارق العاده بودن تاثير به خاطر شخصيت خارق العاده حضرت مهدي (عج) همه چيز را از طريق اسباب خودش پي مي گيرد. و حضور فرشتگان و اجنه هم از اين قبيل قدرت هاي رواني و روحي است که گاهي تحت عنوان (رعب) در بعضي اخبار طرح شده است (حديث)

اين نکته را از اين جهت نقل کرديم که وقتي از عصر عدالت همه جانبه در برنامه ريزي آن حضرت سخني مي رانيم نگاه صحيحي داشته باشيم. چرا که حکومت مهدوي همانند حکومت نبوي و علوي براي ما منتظران الگوست صرف اميدزايي نيست بايد با استاندارهاي بشري قابل تحقق باشد تا بتوانيم در حکومت هاي اسلامي قبل از حکومت مهدوي به تحقق عدالت اجتماعي همت گماريم.

بر اين اساس حديث 17 که از سنگ موسي که همراه مهدي است و واجد همه تدارکات است مي تواند وسيله اي بسيار پيش رفته باشد چرا که قسمت اعظم علم نزد حضرت مهدي (عج) است و مي تواند پيش رفته ترين امکانات را در اختيار بگيرد.

نکته‌اي که باقي مي‌ماند لحن شديد امام صادق (ع) در حديث 18 است که مخالفان طولاني شدن سال ها را زنديق مي‌شمارد کما اينکه مخالفان انشقاق قمر به دست رسول خدا (ص) را زنديق مي انگارد. زنديق منکر قدرت خارق العاده الهي است. بايد گفت اگر ما قاعده (جريان امور از طريق اسباب) را بپذيريم همه چيز حل مي شود. حتي طولاني شدن زمان، کما اينکه در تعريف معجزه و تمايز آن با سحر به همين نکته (تکيه بر اسباب) اشاره و تکيه مي شود.

به تناسب نکته‌اي برنامه‌ريزانه هم گفته شود و آن اينکه از انواع برنامه ريزي مديريت زمان است و حديث 18 به آن هم اشاره دارد. مديريت زمان علاوه بر تعريف اصطلاحي آن که بهره برداري بهينه از زمان است و شعار مبنايي آن (توزيع الوقت توسيع الوقت است) با الهام از اين حديث مي تواند معناي خاصي پيدا کند و آن مديريت زمان با ولايت تکويني است که بتوان آن را توسعه داد، و شايد اين معنا باشد که توسيع و طولاني شدن وقت حاکي از بهترين استفاده از زمان است. وقتي از ثانيه ثانيه به شکل مفيد استفاده کنيم زمان اضافه مي آوريم. صاحبان مديريت زمان در 24 ساعت که ديگران هم در اختيار دارند برآمدي 72 ساعته يا بيش تر دارند، چرا که بلدند چگونه استفاده کنند، اين رمز و راز مديريت زمان است، بر اين اساس توجه به تدبير الهي حضرت مهدي (عج) و مديريت فوق عالي زماني توسط ايشان گويا زمان طولاني تر از هميشه است مثلا در حديث شماره 26 مدت حکومت ايشان را به هشت يا نُه سال دانسته است ولي همين زمان وقتي خوب بهره برداري شود با هزار سال برابر است.

لذا آن حضرت برنامه ريزي عادلانه و خارق العاده خود را که در همه ابعاد است در همين مدت کوتاه انجام مي دهد... از اين رو نياز نيست خيلي خود را اسير اعداد و ارقام نماييم. (والله العالم) اين همان عدالت بي پاياني است که توسط آن حضرت انجام مي گيرد.

وـ حديث 20 حاکي از مسلح بودن و توانايي نظامي همگاني است همه به نامشان شمشيري ثبت است اين نوعي عدالت است که همه آموزش دفاعي و نظامي مي بيننند و نيز فراواني سلاح را نشان مي دهد در مقابل اين امت مسلح و تحت فرمان فرمانده چگونه مي‌توان ايستاد؟!

ح ـ حديث 22 حاکي از اوج عدالت اجتماعي است که آنچنان صحنه ها را نوراني مي کند که گويا مردم نيازي به نورافشاني خورشيد و ماه ندارند. و چون نور فراگير است، پس عدالت او فراگير است.

ط ـ حديث 25 حاکي از رضايت همگاني از حکومت آن حضرت است که ناشي از اعمال عدالت است. چرا که شادي آسمان و زمين را ناشي از ظهور او و ظهور آب و گنج از آسمان و زمين مي داند اين يک عدالت رضايت آميز است.

ي ـ در حديث 26 بحث از تقسيم صحيح اموال است که همان توزيع عادلانه ثروت است که به لفظ (صحيح) از قول نبي اکرم (ص) طرح شده است يعني عمده ترين معضل اقتصادي حکومت ها و دولت ها را حضرت مهدي (عج) با مديريت عادلانه و برنامه ريزي عادلانه اقتصادي خود حل مي کند و به گونه اي که رسول خدا (ص) در حديث 27 بر بي‌نظيري رفاه مهدوي اشاره مي‌کند آنقدر مردم در اثر اين توزيع بي نياز مي شوند که سياست چک سفيد اعمال مي شود و طبق حديث 27 مال در يک ظرف است و هرکس به شکل آزاد از آن برمي دارد.

ک ـ اين عدالت اقتصادي و اين برنامه ريزي کم نظير اجتماعي از آن رو به ثمر مي نشيند که طبق حديث 29 در آن ربا وجود ندارد، ربا مظهر اقتصاد و تجارت نامشروع و غيرصحيح است و اين يک پيام است براي کليه اقتصاد دانان که تنها راه عدالت اقتصادي گريز از ربا و خانواده آن است (هر نوع فساد اقتصادي) حديث 29 مي گويد وقتي ربا و زنا و بدي و شرب خمر نيست، عمرها طولاني توليدات عالي ديانت و امانت موجه و معروف و برکات فراوان مي گردد. و اينکه مي فرمايد دشمنان اهل بيت باقي نمي مانند کنايه از اين است که اقتصاد اهل بيت حاکم مي شود اقتصادي که قرنها مانع از تحقق داشته است بدست مهدي (عج) پياده مي شود.

جمع بندي: پس عدالت اجتماعي اعم از عدالت قضايي، فرهنگي، اقتصادي و خانوادگي و شغلي و امنيتي است که از خلال اخبار فوق استنتاج شد. و دست آورد دست پرقدرت مهدي (عج) مي باشد. که ناشي از برنامه ريزي است به عنوان يکي از پنج وظيفه مديريت.