بازگشت

ارزش عدالت جهاني


در حالي که جهاني‌سازي سرمايه‌سالارانه هدف نهايي نظام‌هاي اجتماعي فرهنگي خود را آزادي بي‌حد و مرز جنسي و مصرفي براي آب کردن توليد انبوه کالاها و خدمات کارخانه‌هاي خود و رسيدن به سود صاحبان سرمايه مي‌داند، به طوري که همه چيز ديگر بايد در راه اين هدف قرباني شود، عدالت، به عنوان هدف نهايي نظام‌هاي اجتماعي و فرهنگي اسلام تعيين شده است. عدالت يکي از مسائلي است که به وسيله اسلام، زندگي خود را از سر گرفت و ارزش بسيار يافت. اسلام به عدالت، تنها توصيه نکرد و يا تنها به اجراي آن قناعت نورزيد؛ بلکه ارزش آن را بالا برد و آن را هدف نهايي نظام‌هاي اجتماعي فرهنگي خود در سطح محلي، ملي، منطقه‌اي و جهاني اعلام کرد. البته تحقق عدالت در سطوح جهاني، مشروط به وجود آمادگي جهاني و رهبر جهاني است. يکي از مصاديق بارز آمادگي جهاني، يأس و نوميدي از پارادايم غالب سرمايه‌سالارانه جهاني است؛ همان‌طوري که يأس از نظام کمونيستي ـ صرف‌نظر از اين‌که چه عواملي موجب يأس شده بود ـ موجب فروپاشي ابرقدرت شرق شد.

رهبري جهاني بايد عظمتي داشته باشد که فقط در امام زمان (ع) متحقق است. امام خميني (قدس سره) درباره عظمت مقام صاحب (ع) به شامل بودن مفهوم عدل در زمان ظهور اشاره کرده و مي فرمايد:

قضيه غيبت حضرت صاحب، قضيه مهمي است که به ما مسائلي مي‌فهماند، من‌جمله اين‌که براي يک همچو کار بزرگي که در تمام دنيا عدالت به معناي واقعي اجرا بشود، در تمام بشر نبوده کسي الا مهدي موعود (ع) که خداي تبارک و تعالي او را ذخيره کرده است براي بشر... آن کسي که به اين معنا موفق خواهد شد و عدالت را در تمام دنيا اجرا خواهد کرد، نه آن هم عدالتي که مردم عادي مي‌فهمند که فقط عدالت در زمين براي رفاه مردم باشد، بلکه عدالت در تمام مراتب انسانيت... تمام نفوسي که هستند انحرافات در آن‌ها هست. حتي نفوس اشخاص کامل هم در آن‌ها انحرافاتي هست ولو خودش نداند. در اخلاق‌ها انحراف هست، در عقايد انحراف هست، در اعمال انحراف هست و در کارهايي که بشر مي کند انحرافش معلوم است و ايشان مأمورند براي اين‌که تمام اين کجي‌ها را مستقيم کنند و تمام اين انحرافات را برگردانند به اعتدال که واقعاً صدق بکند «يملأ الارض عدلا بعد ما ملئت جوراً...»

امکان تحقق عدالت جهاني

سخنان حضرت امام (قدس سره) نشان مي‌دهد که امام زمان (ع) در برنامه کار خود، از اين نقطه زيربنايي و مهم که همان انسان‌سازي و جهاد اکبر براي همه مردم است شروع مي‌کند؛ زيرا تا انسان‌ها ساخته نشوند، جامعه بنياد صحيح نخواهد يافت. هم‌چنين با توجه به اين‌که در حکومت جهاني امام زمان (ع)، نهادهاي اجتماعي فاسد و شيطاني نيز از بين رفته‌اند، بنابراين امکان تحقق اين آرمان که تمام مفاسد ريشه‌کن شود و در صحنه اجتماع ظهور و بروز نداشته باشد، کاملاً قابل تصور است. در آيات قرآن مجيد آمده است: شيطان پس از رانده‌شدن از درگاه خدا، از پيشگاه مقدس او تقاضا کرد که عمر جاويدان (تا پايان دنيا) براي اغواي بني آدم پيدا کند (البته اين هم از شيطنت او بود که تقاضاي بازگشت و توبه نکرد، بلکه تقاضاي ادامه گناه و فساد و ويرانگري نمود!). عرض کرد: (ربّ فانظرني الي يوم يبعثون)؛ پروردگارا! مرا تا روز قيامت مهلت ده». ولي در برابر اين درخواست، به او چنين خطاب شد: (انک من المنظرين الي يوم الوقت العلوم)؛ به تو مهلت داده مي شود، اما تا روز و وقت معين».

از سوي ديگر، در حالات امام مهدي (ع) چنين آمده است که «يوم الوقت المعلوم» زمان ظهور آن حضرت و برقراري حکومت عدل الهي او مي‌باشد. در حديثي چنين مي‌خوانيم که در صحف ادريس پيامبر آمده است:

تو تا زمان معيني مهلت داده خواهي شد؛ تا زماني که مقدر کرده‌ام زمين را از کفر و شرک و معاصي پاک کنم و براي آن روز، بندگاني انتخاب کرده‌ام که قلوبشان را براي ايمان آزموده‌ام. آنان را جانشينان در زمين قرار مي‌دهم و دينشان را پا برجا مي کنم تا مرا بپرستند و چيزي را شريک من قرار ندهند. من در آن روز، تو (شيطان) و سواره و پياده لشگرت، همگي را نابود مي‌کنم.

البته شيطان چون ابزار کارش از دستش گرفته شده است، گويي مرده است و قدرت براغواگري ندارد. لشگر شيطان و ابزار او، استکبار جهاني، حکومت‌هاي خود کامه، ثروت‌هاي نامشروع، مراکز فساد، تبليغات زهرآگين و گمراه‌کننده و مانند اين‌ها است و مي‌دانيم در آن حکومت حق و عدالت، جايي براي اين لشکريان و آن ابزار نخواهد بود. البته هيچ‌گاه آزادي اراده و اختيار از انسان‌ها گرفته نخواهد شد و ريشه شهوات نيز در وجود انسان باقي خواهد بود؛ امّا عواملي که به آن‌ها دامن بزند وجود نخواهد داشت. برعکس، وسائل حاکميت عقل و ايمان بر شهوات، براي طالبان حق و سالکان راه خدا آماده است.