بازگشت

کاهش مداوم نابرابري ها


مطابق اصل مشارکت و اصل توزيع، صاحبان کار و سرمايه بهتر و بيش‌تر، حقشان است که بهتر و بيش‌تر داشته باشند و اين نابرابري‌ها عين عدالت اقتصادي است. اما نابرابري‌هاي ظالمانه ناشي از بازار کار، مالکيت، انواع دوگانگي‌ها مانند دوگانگي‌هاي منطقه‌اي، شهري و روستايي و جنوب و شمال جهان، منشأي غير از اصول يادشده دارند و بايد با آن‌ها مبارزه شود. بنابراين اصول عدالت اقتصادي، به‌ويژه اصل باز توزيع و اصل هماهنگي، اقتضا دارند تا توازن و همسنگي در رفاه اقتصادي ميان همه اعضاي جامعه بشري برقرار شود. به‌همين دليل، مي‌بايست سياست‌هاي ايجابي و سلبي اقتصادي به‌طور هم‌زمان در نهادهاي گوناگون اقتصادي تغييراتي را به‌وجود آورند. اسلام عزيز با توزيع برابر امکانات عمومي، تصحيح نهادهاي اقتصادي مالکيت و اشتغال، نهي ربا و عرضه نظام مشارکت در کار و سرمايه و سياست‌هاي ضد فساد، تبعيض و نابرابري‌هاي نامشروع و غير قانوني را در جامعه کاهش مي دهد و زمينه را براي فرصت‌هاي برابر اقتصادي براي همه فراهم مي‌سازد. البته نتيجه نهايي برابري نخواهد بود؛ ولي همسنگي و توازن نسبي در رفاه اقتصادي در نظام اقتصادي اسلام تحقق مي‌يابد.

در توزيع برابر امکانات عمومي که نقشي کليدي در توازن اقتصادي دارد، متأسفانه بشر در طول تاريخ خود، همواره با اين مشکل روبه‌رو بوده که ثروت هاي عمومي را افراد خاص و طبقاتي ويژه دست به دست کرده، مردم عادي از دستيابي به آن ها محروم بوده‌اند. امام رضا (ع) يکي از سنت هاي پيامبر گرامي اسلام ( ص) را توزيع عادلانه ثروت هاي عمومي دانسته و در معرفي کساني که سنت پيغمبر (ص) را تغيير داده بودند مي فرمايد:

از جمله کارهاي خلاف شرعي که کردند، اموال را در اختيار مشتي ثروتمند قرار دادند تا ميان آنان دست به دست بگردد.

امام باقر (ع) از پيامبر گرامي اسلام ( ص) نقل مي کند که فرمود:

پنج کس را من و هر پيغمبر مستجاب الدعوه اي نفرين کرده ايم: آن کس که چيزي بر کتاب خدا بيفزايد، آن کسي که سنت مرا فرو گذارد... و کسي که في ء (اموال عمومي) را به خود اختصاص دهد و آن را براي خويش حلال شمارد.

يعني کساني که تصرف در اموال عمومي را براي خود حلال مي شمارند در رديف تحريف کنندگان کتاب خدا هستند.

اين آموزه محمدي ( ص)، پس از پيامبر خدا (ص) تغيير داده شد؛ به گونه‌اي که اميرمؤمنان (ع) هنگام خلافتش براي توزيع برابر في ء (اموال عمومي) سرزنش مي شد. با اين وجود، حضرت (ع) درآمدهاي عمومي را که بيش‌تر آن از زمين هاي خراجي به دست مي آمد، به طور مساوي ميان همه مسلمانان تقسيم مي کرد و عرب، عجم، مهاجر، انصار، سياه، سفيد و حتي بردگان آزادشده با اربابان و موالي خود، همگي به طور يکسان از درآمدهاي عمومي برخوردار بودند.

پيامبر گرامي اسلام (ص) درباره فرزند عزيزش، مهدي (ع)، مي‌فرمايد:

به مهدي بشارتتان ميدهم. او از ميان امت من برانگيخته مي شود... ساکنان آسمان و زمين از او خشنود خواهند بود. او مال را به‌نحو صحيح تقسيم مي کند. مردي پرسيد به نحو صحيح به چه معناست؟ فرمود: ميان همه مساوي.

امام باقر (ع) نيز مي فرمايد:

امام قائم (ع) (اموال را) مساوي تقسيم مي نمايد و ميان همه مردم ـ چه نيکوکار و چه بدکارـ به عدالت رفتار مي نمايد.

يکي از سرچشمه‌هاي مهم نابرابري در جوامع امروزي، مالکيت‌هاي بزرگ و مولدي است که به‌طور موروثي يا از طريق اعمال قدرت و ثروت، قدرتمندان و ثروتمندان به‌دست مي‌آورند و بر درآمد خود بيش از پيش مي‌افزايند. امام زمان (ع) در حکومت جهاني خود، مانع چنين ثروت‌هايي خواهد شد و قطايع که همان مالکيت‌هاي بزرگ مانند روستاها، اراضي بسيار و قلعه‌هاست و حاکمان و ثروتمندان و قدرتمندان آن‌ها را به نام خود ثبت مي‌کنند، همگي در اختيار امام (عج) قرار مي‌گيرند. امام صادق (ع) مي‌فرمايد:

«آن‌گاه که قائم ما قيام کند، قطايع از بين مي‌رود، به گونه‌اي که ديگر قطايعي در ميان نخواهد بود».

البته اين بدان معنا نيست که مردم عادي از دستيابي به زمين و دارايي‌ها محروم خواهند بود؛ بلکه حتي در آن زمان، امام (عج) بدان‌ها بيش‌تر واگذار خواهد کرد تا سطح نابرابري‌ها بيش‌تر کاهش يابد.

عبدالله بن سنان مي‌گويد: پدرم به امام صادق (ع) گفت: من مقداري از زمين‌هاي خراجي را در اختيار دارم و در آنها کشت و زرع کرده‌ام. حضرت قدري ساکت مانده، آن‌گاه فرمود: «اگر قائم ما قيام کند، سهم تو از زمين بيش از اين است».

در آن عصر، دوگانگي‌هاي منطقه‌اي، بين‌المللي و ديگر دوگانگي‌هاي مخرب عدالت اقتصادي از ميان مي‌روند؛ زيرا امام عدل، با اشراف و نظارت و دلسوزي خود و تعهدي که در ميان کارگزارانش به‌وجود مي‌آورد و مشارکتي که از مردم متعهد و مسؤل مي‌طلبد، با توجه به تکامل علوم و صنايع و نابودي نهادهاي شيطاني و ستمگر، جايي براي دوگانگي باقي نمي‌گذارد. امام باقر (ع) مي‌فرمايد:

«القائم منا... تطوي له الارض... فلا يبقي في الارض خراب الا عمر».

زمين براي قائم ما در هم پيچيده مي شود (و همه چيز در کنترل و نظارت دقيق ايشان است)... و در زمين، جاي خرابي باقي نمي ماند مگر اينکه آباد و عمران گردد.

پيامبر اکرم (ص) نيز فرموده‌اند:

«و يظهرالله له کنوزالارض و معادنها»

«خداوند براي قائم (ع) گنج‌ها و معادن زمين را آشکار مي سازد».

رواياتي نيز وجود دارند که دلالت کاملي بر رفع دوگانگي منطقه‌اي و آباداني و سرسبزي کشورهايي دارند که از لحاظ جغرافيايي بسيار دور از ذهن است که تمام نقاط سرزمينشان باطراوت و سرسبز باشد. اما در آن عصر، همه‌جاي آن کشورها به برکت جهاني‌سازي مهدوي و باران‌هاي مفيدي که مي‌بارد آباد مي‌شود. امام علي (ع) مي فرمايد:

... چون قائم (ع) قيام کند، آسمان ـ چنان‌که بايد ـ باران بارد و زمين گياه روياند... به گونهاي که يک زن [درکمال امنيت و آرامش] از عراق در آيد و تا شام برود و جز بر زمين‌هاي سرسبز گام ننهد.

هرچند روايات معدودي درباره توصيف جهاني‌سازي مهدوي و شاخص‌هاي عدالت اقتصادي آن عصر وجود دارد، اطلاق برخي روايات نشان‌دهنده اين نکته است که انواع تبعيض‌ها و تجاوزها بر طرف شده و عدل در هر جا که جامعه‌اي انساني وجود داشته باشد، گسترش مي‌يابد. از امام باقر (ع) نقل شده است:

«اذا قام قائم اهل البيت قسّم بالسّويّه و عدل في الرّعيّه».

در حکومت قيام‌کننده اهل بيت پيامبر، قسط و عدل (به معناي عدم تبعيض در تقسيم بيت المال و رعايت حقوق مردم) به طور کامل اجرا خواهد شد.