بازگشت

رشد اقتصادي پايدار


رشد اقتصادي پايدار، افزايش بلندمدت ظرفيت توليد به منظور افزايش عرضه کل است تا بتوان نيازهاي جمعيت را تأمين کرد. صفت پايداري بر رشدي تأکيد دارد که در آن، تأمين مستمر نيازها و رضايتمندي افراد همراه با افزايش کيفيت زندگي انسان مد نظر است. البته افزايش ظرفيت بلندمدت توليد به ترقيات نوين فني و تطبيق آن با شرايط نهادي و ايدئولوژيک مورد تقاضاي آن بستگي دارد. معيارها و اصول پيش‌گفته عدالت اقتصادي، يعني اصل مشارکت، اصل توزيع، اصل بازتوزيع و اصل هماهنگي، رشد اقتصادي پايدار را تضمين مي‌کنند. به‌کارگيري روش‌هاي توليدي مبتني بر دانش، علت نزديک اين افزايش ظرفيت بلندمدت توليد است. در واقع، تفاوت اساسي جوامع صنعتي با جوامع پيشاصنعتي در همين نکته اخير است. نگاهي به تاريخ گذشته بشر نشان مي دهد که علم و فن همواره وجود داشته است، اما آن‌چه که تازه است روش کسب علم و فن و روش انتقال آن در ميان افراد يک نسل و يا از نسلي به نسل ديگر است. به ديگر سخن، وجه مميزه دوران هاي تاريخي بشر در وجود يا فقدان ذخاير علمي فني نيست؛ بلکه آن‌چه در زمينه علم و فن، يک دوران تاريخي را از دوران پيشين جدا مي سازد دو روش يا ساز و کار اصلي زير است:

الف) ساز و کار اول: روش کسب علم و فن؛

ب) ساز و کار دوم: روش انتقال علم و فن.

جوهره تغيير و تحول در اين دو ساز و کار (مکانيسم) اصلي در جوامع صنعتي و پيشاصنعتي در جدول زير خلاصه گرديده است.

شرحجامعه پيشا صنعتي (سنتي)جامعه صنعتي (مدرن)

روش کسب علم و فنتجربه و خطا در صحنه توليدمطالعات کتابخانه اي و آزمون هاي آزمايشگاهي

روش انتقال علم و فنشاگردي و ممارست در صحنه توليددوره هاي آموزش از پيش تدوين شده

دو تحول اساسي ياد شده باعث شده است که بشر در دوران جديد تاريخ خود، موفق به صرفه جويي‌هاي عظيم در نادرترين منبع خود، يعني زمان، گردد و اين صرفه جويي است که امکانات بازدهي و توليد را براي انسان‌هاي عصر جديد فراهم آورده است.

اما در نظام جهاني مهدوي، رشد اقتصادي پايدار به بالاترين حد خود در طول تاريخ بشريت خواهد رسيد. پيامبر اکرم (ص) در اين باره مي فرمايد:

«يتنعّم امّتي في زمن المهدي (ع) نعمهً لم يتنعّموا قبلها قطّ...».

امت من در زمان مهدي (ع) به رفاه و نعمت‌هايي دست مي‌يابند که پيش از آن در هيچ دوره‌اي دست نيافته بودند.

احاديث درباره رفاه اقتصادي و رشد فوق‌العاده دوران ظهور بسيار است و اين شايد اهميت موضوع و نقش آن را در ساختن جامعه آرماني اسلام مي‌رساند. پيامبر اکرم (ص) مي فرمايد:

يکون في امتي المهدي... يتنعم امتي في زمانه نعيماً لم يتنعموا مثله قطُّ البَر والفاجر، يُرسل السماء عليهم مدراراً و لاتدّخر الارض شيئاً من نباتها.

در امت من، مهدي (ع) قيام کند... و در زمان او، مردم به رفاه و نعمت‌هايي دست مي يابند که در هيچ زماني دست نيافته باشند، همه چه نيکوکار و چه بدکار. آسمان باران رحمتش را بر آنان ببارد و زمين چيزي از روييدني‌هاي خود را پنهان ندارد.

بدين ترتيب، عمران و آبادي زمين و بهره‌برداري از امکانات آن، تا حدي که عمران مکاني موجب تخريب محيط زيست نشود و از همه تکنيک‌هاي دقيق علمي و فني و متناسب با محيط زيست استفاده شود و از سودجويي‌ها و تکاثرطلبي گروه معدودي مسرف جلوگيري گردد، از اقدامات امام زمان (ع) خواهد بود؛ به‌گونه‌اي که هيچ نقطه‌اي تخريب شده باقي نمي ماند، مگر اين‌که آباد مي شود. امام باقر (ع) مي فرمايد:

زمين براي قائم ما در هم پيچيده مي شود (و همه‌چيز در کنترل و نظارت دقيق ايشان است) و در زمين، جاي خرابي باقي نمي ماند، مگر اين‌که آباد و عمران گردد.

عمران و آباداني زمين و رشد اقتصادي پايدار فرمان خداوندي در هنگامه بعد از ظهور است که به علت تقواي عمومي مردم و هدايت آنان توسط انسان کامل، يعني امام زمان (ع)، به‌طور کامل به اجرا در مي‌آيد. از اين رو خداوند نيز وعده خود را درباره جامعه تقوا پيشگان آشکار مي کند:

فقلتُ استغفروا ربَّکم انّه کان غفّاراً. يُرسل السماء عليکم مدراراً و يُمددکم باموال و بنين و يجعل لکم جنات و يجعل لکم انهاراً.

سپس گفتم از پروردگارتان آمرزش بخواهيد که او آمرزنده است، تا از آسمان برايتان پي در پي باران فرستد و شما را به اموال و فرزندان مدد کند و برايتان بستان‌ها و نهرها بيافريند.

امام علي (ع) درباره اين نعمت در عصر ظهور مي فرمايد:

چون قائم (ع) قيام کند، آسمان ـ چنان‌که بايد ـ باران بارد و زمين گياه روياند... به گونه‌اي که يک زن [درکمال امنيت و آرامش] از عراق درآيد و تا شام برود و جز بر زمينه‌اي سرسبز گام ننهد.

در دوران ظهور، که دوراني سراسر آگاهي و عصر شناخت‌هاي کامل و اصيل و مفيد است، همه زواياي زندگي انسان روشن مي گردد. أبان از امام صادق (ع) نقل مي کند:

العلم سبعه و عشرون حرفاً فجميع ما جائت به الرسل حرفان...فاذا قام قائمنا اخرج الخمسه و العشرين حرفاً فبثّها في الناس و ضمّ اليها الحرفين حتي يبثّها سبعه و عشرين حرفاً.

دانش 27 حرف يا شعبه و شاخه است. تمام آن‌چه پيامبران براي بشريت آورده‌اند، دو حرف بيش نبود و مردم نيز بيش از آن دو حرف را نشناختند؛ اما هنگامي‌که قائم قيام کند، 25 حرف ديگر را آشکار ساخته و در پرتو خورشيد وجودش، در ميان مردم منتشر مي سازد و آن دو حرف را نيز بدان ضميمه ساخته تا همه علوم کامل و منتشر گردد.

در آن عصر، طبيعت کاملاً مسخّر انسان مي گردد و بدين ترتيب، سرمايه‌هاي عظيمي در اختيار بشر قرار مي‌گيرد تا با هدايت و رهبري امام عادل جهاني، يعني امام منتظر (ع)، به کمال و سعادت برسد. اميرالمؤمنين علي (ع) درباره بهره‌برداري از معادن و منابع زيرزميني در آن عصر پرشکوه مي فرمايد:

«وتُخرج له الارضُ أفاليذَ کبدها، و تلقي اليه سِلماً مقاليدها...».

زمين آن‌چه را که در اعماق خويش دارد، براي وي بيرون دهد و همه امکانات و برکات خويش را در اختيار او گذارد.