مبارزه با موانع راه خدا و تهديدات موجود بر سر راه جامعه اسلا
در آيات قرآن، عناصري چون طاغوت، ملأ، مترفين، احبار و رهبان از عوامل سد راه خدا به حساب آمدهاند. نامهايي چون فرعون، هامان و قارون در کنار ابليس و حميت جاهلي و هواهاي نفساني براي کساني که با قرآن همدمندآشنا است. [1] جنگ موسي و فرعون، همان جنگ هابيل و قابيل است و جنگ ابوسفيان و پيامبر اسلام (ص) همان جنگ يزيد و امام حسين (ع) است. چنانکه جنگ يزيد و حسينيان در تاريخ معاصر همان جنگ محمدرضا پهلوي و امام خميني، صدام و امام، آمريکا و امام است. برخي از آيات را ميخوانيم:
(وَ کَذلِکَ جَعَلنا لِکُلّ نَبِي عَدُوًّا شَياطِينَ الاِنسِ وَ الجِنّ يُوحِي بَعضُهُم اِلي بَعضٍ زُخرُفَ القَولِ غُروراً) (انعام/112)
و همانند تو براي همه پيامبران دشمنان و مخاصماني از شيطانهاي انس و جن قرار داديم که بعضي از آنها با سخناني فريبنده و خوشظاهر و جهالتانگيز به بعضي ديگر الهام ميدهند.
محتواي آيه، همانطور که تاريخ گذشته را توضيح ميدهد، بر وضعيت امروز جهان ما نيز تطبيق ميکند که رسانههاي تبليغاتي جهاني در شکلها و قالبها و با ابزارهاي گوناگون و با شعارهاي زيبايي چون دفاع از حقوق بشر، مبارزه با تروريسم و امثال اينها ميکوشند مردم دنيا را فريب هند.
(وَ لَقَد ارسَلنا مُوسي بِآياتِنا وَ سُلطان مُبِين اِلي فِرعَونَ وَ هامانَ وَ قارُونَ فَقالُوا ساحِرٌ کَذابٌ فَلَما جاءهُم بِالحَقٍّ مِن عِندِنا قالُوا اقتُلوا أَبناء الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ وَ استَحيُوا نِسأَءهُم وَ ما کَيدُ الکافِرِينَ اِلا فِي ضَلالٍ) (غافر/ 25-23)
همانا موسي را همراه با آيتهامان و با حجتي آشکار فرستاديم به سوي فرعون و هامان و قارون؛ پس گفتند که جادوگري دروغپرداز است. چون حق را از جانب ما به آنان ارائه داد، گفتند: پسران آن کساني را که بدو ايمان آوردهاند بکُشيد و زنانشان را زنده نگهداريد. دشمني و نقشهچيني کافران، گمراه و بياثر است.
اگر موساهايي نباشند که در برابر فرعونها بايستند، مردم نميتوانند ايمان بياورند و اگر ايمان هم بياورند، نميتوانند ايمان خود را حفظ کنند. بنابراين يکي از وظايف حکومت ديني و اسلامي، که ادامه دهنده راه پيامبران است، مبارزه با اهريمناني است که ميخواهند سد راه خدا باشند.
مبارزه با شرک از ديگر اقدامات دولت اسلامي و متدينان است:
(کانَت لَکُم أُسوَهٌ حَسَنَهٌ فِي ابراهِيمَ وَ الَّذِينَ مَعَهُ اذ قالُوا لِقَومِهِم انا بُرَآؤُا مِنکُم وَ مِما تَعبُدُونَ مِن دُونِ اللهِ کَفرنا بِکُم وَ بَدا بَينَنا وَ بَينَکُمُ العَداوَهُ وَ البَغضاء ابَداً حَتي تُؤمِنُوا بِاللهِ وَحدَهُ) (مؤمن/23 تا 35)
براي شما مؤمنان بسيار پسنديده و نيکوست که به ابراهيم و اصحابش اقتدا کنيد که آنها به قوم مشرک خود گفتند: ما از شما و بتهاي شما که به جاي خدا ميپرستيد به کلي بيزاريم. ما مخالف و منکر شماييم و هميشه ميان ما و شما کينه و دشمني خواهد بود تا وقتي که تنها به خداي يگانه ايمان آوريد.
تمام آياتي که پيش از اين درباره امر به معروف و نهي از منکر آورديم و نيز تمام آيات جهاد و آيات مبارزه با شرک و ظلم و بتپرستي در اينجا قابل استناد است که از ذکر آنها صرفنظر ميکنيم. فقط يکي از آيات مهم در حوزه داخلي و يک آيه را که محور روابط خارجي امت اسلامي است ميآوريم.
در بخش داخلي و مربوط به امت مسلمان، اين آيه است که لازم است قيام ما، اگر ميخواهيم توأم با موفقيت باشد، لله باشد.
( قُل اِنَّما اعِظُکُم بِواحِدَهٍ أَن تَقُومُوا لِلهِ مَثني وَ فُرادي) (ممتحنه/4)
اي رسول ما، بگو به امت که من يک سخن شما را پند ميدهم (که اگر بشنويد و عمل کنيد البته هدايت ميشويد) و آن سخن اين است که شما خالص براي خدا دو نفر دو نفر با هم يا هر يک تنها در امر دينتان قيام کنيد.
خطاب اين آيه عام است؛ هم شامل رهبران و کارگزاران حکومتي ميشود و هم شامل فرد فرد مردم مسلمان؛ ولي آيهاي که مبناي برخورد دولت و امت اسلامي با جهان غير اسلامي است اصل نفي سبيل است.
(لَن يَجعَلَ اللهُ لِلکافِرِينَ عَلَي المُؤمِنِينَ سَبِيلاً) (سبا/46)
و خدا هيچگاه براي کافران نسبت به اهل ايمان راه تسلط قرار نداده است.
از آنچه آمد، به اين نتيجه ميرسيم که مهمترين هدف پيش روي نظام سياسي اسلام که براي رسيدن به آن حرکت ميکند، تکامل انسان، سير الي الله و قرب به خدا است: انا لله و انا اليه راجعون. ديگر اهداف، از قبيل حاکميت دين و قوانين الهي بر اجتماع، اجراي مقررات شريعت، استقرار و تحقق امنيت فردي، سياسي، اجتماعي، اقتصادي و اخلاقي، عبادت پروردگار و نفي شرکت و جهالت و هواهاي نفساني و خدمت به همنوعان، همه و همه، کمککننده به آن هدف مهم است. چرا که هدف از ارسال پيامبران و رهبري الهي و تحقق نظام ديني تربيت و تهذيب انسان براي نائل شدن به مقام قرب است.
(يا أَيُّهَا الاِنسانُ اًِنََّک کادِحٌ اًِلي رَبٍَّک کَدحاً فَمُلاقِيهِ) (نسا/141)
اي انسان تو با کوشش و تلاش پيگيرت در عبادت و خدمت سرانجام نايل به ملاقات با پروردگارت خواهي شد.
پاورقي
[1] نک. به: آيهالله سيد علي خامنهاي، طرح کلي انديشه اسلامي در قرآن، پيشين، ص 79 - 86. در اين صفحات نيروهاي معارض حرکت پيامبران از منظر قرآن بررسي شده است.