محدثان اهل سنت و روايات مهدويت
اختلافات فرقهاي مسلمانان و ممنوعيت نگارش حديث در قرن نخست هجري به عنوان دو عامل مهم بحران فرهنگي جامعه اسلامي قابل چشم پوشي نيست. به رغم اينها، مسايل مهدويت و بازگويي احاديث آن در مقياسي بسيار گسترده در ميان محدثان اهل سنت و کتابهاي دست اول حديثي آنان، [1] - بر خلاف ادعاي مقاله که اين احاديث در منابع دست دوم عامه آمده است، (ص 7) - بدون اينکه به توجيه و تأويل آنها بپردازد، گوياي حقانيت موضوع و امداد غيبي الهي براي حفظ اين فرهنگ باارزش است. وقتي ادعا ميشود در صحيح مسلم حتي يک حديث راجع به حضرت مهدي (ع) ديده نميشود! (ص 7، مقاله) کاري علمي صورت گرفته است؟ آيا با مراجعه به کتاب يادشده [2] و ديگر منابع دست اول و مهم عامّه که عبارتند از: «صحيح بخاري»، [3] سنن ابي داود، [4] سنن ترمذي [5] و سنن ابن ماجه، [6] بطلان اين ادعا روشن نميشود؟
ذکر متعدد علايم ظهور مانند دجال و سفياني نيز علاوه بر مطالب گذشته تواتر محتوايي ايجاد ميکند مبني بر اينکه اصل مهدويت در منابع اصيل اهل سنت مطرح بوده است.
با اين وصف ما مدعي تواتر روايات در اين موضوع هستيم آن هم تواتري که کمتر نظيرش را ميتوان در موضوعات ديگر يافت.
پاورقي
[1] صحاح ششگانه يعني صحيح بخاري، صحيح مسلم، سنن ابن ماجه، سنن ابي داود، سنن ترمذي و سنن نسائي به ترتيب منابع دست اول حديثي اهل سنت بشمار ميآيد: بنگريد به ابيالطيب السيد صديق حسن خان قنّوجي، الحطّه في ذکر الصحاح السته، ص 274 و بعد، دارالجيل، بيروت، دار عمار، عمان، 1408 ق.
[2] مسلم بن حجاج نيشابوري، الجامع الصحيح، 1:93، باب نزول عيسي، دارالفکر، بيروت، بي تا نيز باب ديگري در صحيح مسلم مربوط به دجال و حضرت عيسي و علائم ظهور امام عصر (ع)،ج 1ص107؛ نيز ج8ص165 و بعد، کتاب الفتن واشراط الساعه.
[3] محمدبن اسماعيل بخاري، صحيح بخاري ج2ص256، باب نزول عيسي بن مريم (ع)، دارصعب، بيروت، بي تا.
[4] سنن ابي داود،ج4ص106-125، نيزج 4ص241، کتاب المهدي، کتاب الملاحم، خروج دجال و...، ابو داود سليمان بن اشعث سجستاني، دارالفکر، بيجا، بيتا.
[5] سنن ترمذي، ج3ص343-351، دارالفکر، بيروت، چاپ دوم، 1403 ق.
[6] سنن ابن ماجه، ج4ص315-420 کتاب الفتن، محمدبن يزيد بن ماجه قزويني، دارالمعرفه، بيروت، چاپ اول، 1416 ه ر ک باب 34 آن کتاب، باب خروج المهدي ص 411 حديث شماره 4082-4088.