تصويرسازي با کلمات
از اصول و رموز موفقيت در تبليغ گفتاري و نوشتاري که بايد مورد توجه قرار گيرد، محتواي تصويري است. استفاده از واژگاني که به تصويرسازي ذهن ياري ميرساند به تبليغ و ارتباط جان ميدهد و از خشکي آن ميکاهد. جملاتي در ذهن مخاطب پايدار ميماند که بتواند براي او تصويري روشن بسازد. شيريني و ماندگاري ضربالمثلهاي بشر، از همين قاعده پيروي ميکند. اگر توجه کرده باشيد ضرب المثلها پر از تصوير است. مانند «آش نخورده دهان سوخته»، «کاسه داغتر از آش»، «آمدم ثواب کنم کباب شدم»، «موش در سوراخ نميرفت جارو به دم خود ميبست».
در قرآن کريم و نهج البلاغه اين مسئله بسيار مورد توجه قرار گرفته است؛
(و تکون الجبال کالعهن المنفوش)
کوهها مانند پشم حلاجي شدهاي ميشوند که رنگ پريده است.
از اينرو مناسب است در تبيين و تبليغ مباحث مهدوي، از واژهها و جملات تصويرساز بهره برده شود؛ چرا که گفتار را در جان مخاطب استوار ميسازد. اگر قرار است شخصيت ظاهري حضرت توصيف شود، حتي الامکان بهتر است از رواياتي استفاده گردد که اين اصل در آن رعايت شده است. به طور مثال رواياتي مانند: «کغصنٍ بان؛ شاخه بيدمشک» يا «او قصيب ريحان؛ شاخه ريحان» [1] استفاده شود و يا صورتش در شدت سرخي مانند ستارهاي درخشان و نوراني است. [2] .
پاورقي
[1] الخرائج، ج 2، ص 782.
[2] طوسي، الغيبه، ص 266.