بازگشت

استفاده نکردن از روش اسوه پردازي


در تربيت مهدوي و استفاده از وجود مبارک امام زمان(عج) به عنوان کسي که خود بيش از ديگران دستورات دين را در رفتار و کردار خويش نمايان ساخته و به عنوان يک انسان کامل، راه تکامل را پيموده است، اهميت بسياري دارد. به همين دليل شايستگي اين مقام را پيدا کرده تا دست ديگران را هم در دست خود قرار دهد و به مطلوب نهايي برساند. اگرچه استفاده از روش الگويي در عصر غيبت، براي ما به دليل عدم امکان ارائه الگوهاي عيني امري مشکل است، ولي به هرحال مي‌توانيم در صورت ارائه درست شخصيت حضرت به جوانان، شخصيت ايشان را به عنوان يک الگو، معرفي کنيم. حتي با توجه به تعلق امام زمان(عج) به عصر ما، آن حضرت، بيش از امامان ديگر مي‌تواند نقش الگودهي داشته باشد. البته در صورتي که شخصيت امام را يک شخصيت فرا انساني جلوه ندهيم و آن قدر به اين شخصيت اسوه و نمونه قداست نبخشيم که امکان همانندسازي با اين الگوي رباني را از جوانان سلب کنيم. چرا که اگر در منظر جوانان الگوهاي رباني چون امامان معصوم، موجوداتي دست نيافتني و عرشي باشند که متعلق به آسمانند نه زمين، ديگر امکان الگوگيري از اين شخصيت را غيرممکن مي‌دانند.

‌البته نبايد به خاطر فرار از فرا انساني جلوه دادن حضرت، به دام تقدس زدايي از ايشان بيافتيم. بلکه بايد سعي شود با ترسيم سيماي انساني حضرت مهدي(عج) که در روايات ما هم خوشبختانه زياد از اين جنبه زندگي حضرت سخن به ميان آمده است، امکان همانندسازي و متابعت و ارتباط را در مخاطبان ايجاد کنيم. در عين حال، نبايد از ويژگي‌هاي خاص و ملکوتي حضرت که خود در ساختن يک شخصيت پرجاذبه براي جوانان مي‌تواند مؤ‌ثر باشد، غافل بود.

‌به هرحال عدم توفيق متوليان تعليم و تربيت در ارائه الگويي درست از شخصيت حضرت در زمان کنوني و استفاده نکردن از روش اسوه‌پردازي، موجب شده است که نسل جوان ما از اين الگوي متعالي و رباني و متعلق به زمان، کم‌تر بهره جويد. در حالي‌که جا دارد از روش اسوه‌پردازي که مؤ‌ثرترين روش در تربيت ديني است براي تربيت مهدوي بيش‌تر بهره برداري کنيم.