عدم بهره گيري از روش هاي دروني سازي و ايجاد نگرش مثبت
اعتقاد به مهدويت، در صورتي منشأ اثر در زندگي فردي و اجتماعي ميشود که اين ارزش در فرد دروني شده باشد و مخاطبان از درون، پيام ارتباط با امام و ضرورت پيروي را بگيرند؛ به بيان ديگر مهدي را در درون خود بيابند.
يکي از عوامل آسيب زا در تربيت نسل ولايت مدار و پيرو امام زمان(عج) اين است که مجموعهِ آموزشها و فعاليتهاي تربيتي ما در راستاي مهدي دهي بوده است. در حالي که از نظر کارشناسان دين، مسئله اعتقاد به منجي و مهدويت يک مسئله فطري و دروني است و اگر به جاي آرايش و افزايش آگاهيهاي فرد، در اينباره مرتب به پيرايش و تهذيب آن دست بزنيم، در اين صورت به دليل نورانيت و اشراق دروني، خود فرد جايگاه منجي را درون خود خواهد يافت. آن موقع است که عشق به مهدي همانند چشمهاي از روح فطرت او ميجوشد و آب زلال اين عشق در سرزمين وجود او جاري ميشود.
براين اساس بايد زمينهاي فراهم کرد که فرد بتواند از درون احساس کند؛ نه اينکه از بيرون اقتباس نمايد. همهِ کساني که دست اندرکار تربيت مهدوي هستند نيز خود بايد اين احساس را از درون داشته باشند نه آن که به شيوه بازيگران، نقش بازي کنند. در اين صورت، آموزشهاي مهدوي منجر به تربيت مهدوي ميگردد و شعار مهدويت به شعور مهدويت مبدل ميشود و مراسم و جشنهاي نيمه شعبان موجب پرورش روحيه انقياد و اطاعت و انتظار ميگردد. در اين صورت حس مهدي يابي، مبتني بر ايمان دروني و سرشار از عشق و معنايابي و لذت انتظار ميگردد.
به هرحال، آموزشهاي پي در پي و هراس آور و غيرمؤثر در جامعه ديني، به حس دروني و فطري مهدويت آسيبهايي ديني وارد کرده است. لازم است که براي خروج از اين بن بست، به تغيير روش در تبليغات ديني و مذهبي دست بزنيم و روشي را در تربيت مهدوي اتخاذ کنيم که به مهدي يابي منجر شود. در اين صورت است که با عشق و شور و نياز دروني همراه ميگردد. آن زمان است که مهدي(عج) در متن زندگي فرد قرار ميگيرد و ظهوري سرشار از عشق و اميد و زيبايي در جاي جاي زندگي او پيدا ميکند. فرد مهديباور با تمام وجود در مييابد که منجي عالم بشريت در سراسر جهان هستي ظهور دارد گرچه ظاهراً اينکه حضور ندارد. احساس اين ظهور موجب ميشود که اميد به زندگي و نشاط و محبت و شور و شوق انتظار در او ايجاد شود.
ميدانيم که فعاليتهايي منجر به تغيير رفتار ميگردند که پايگاه دروني داشته باشند و بدون اين پايگاه، هرگونه فعاليت جنبه صوري و ظاهري مييابد. از آن جا که دين، با تمام جزئيات آن در درون انسان، فطري است از قدرت تغيير بالايي برخوردار است، پس بايد از روشهايي براي تبليغ و تبيين فرهنگ مهدويت بهره جست که نهايتاً دروني شدن اين ارزشها را در پي داشته باشد.
متخصصان تعليم و تربيت بر اين باورند که براي دروني سازي يک ارزش، بايد مراحل مختلف حيطه عاطفي را که از ساده به مشکل است، پشت سر گذاشت. پيمودن اين مراحل موجب تغيير در نظام ارزشي فرد ميشود و مهدويت به عنوان يک ارزش در شخصيت او متبلور ميگردد. [1] اين است مفهوم دروني سازي که متأسفانه کمتر از اين قالبها، براي تغيير نظام ارزشي و نهايتاً دروني کردن ارزشهاي اخلاقي در فعاليتهاي مذهبي بهره گرفته ميشود.
پاورقي
[1] بحث پيرامون حيطه عاطفي و مراحل آن در کتابهاي شيوهها و متون تدريس مفصل مورد بحث قرار گرفته که علاقهمندان ميتوانند براي مطالعه بيشتر به اين کتب مراجعه کنند.