بازگشت

ضعف شيوه هاي پيام رساني ديني


يکي از عوامل مستقيم آسيب زا در موضوع مورد بحث، ديواري است که ميان دو نسل کشيده شده است و سخنان آنان توسط هم شنيده نمي‌شود. در واقع، گسستي ميان پيام دهندگان با گيرندگان پيام ايجاد شده که مانع رسيدن پيام مي‌گردد. علت اين گسست اين است که پيام‌هاي ديني از جمله پيام‌هاي مهدويت، بدون توجه به نيازهاي مخاطبان و ادبيات خاص آنان تهيه و فراهم گرديده است. بدون توجه به اين مهم که آيا پيام‌ها به گوش مخاطب مي‌رسد يا نه؟ مرتب پيام ارسال مي‌کنيم و در پي آن هم، منتظر ايجاد روحيه انتظار و سرسپردگي و عشق نسبت به امام زمان(عج) هستيم. متأ‌سفانه ما به دليل آن که از شيوه‌ها و ابزارهاي جديد اطلاع رساني براي رساندن پيام خود به نسل فعلي با اقتضائات موجود کم‌تر بهره جسته‌ايم؛ از اين‌رو در رساندن پيام دين در اين زمينه با ناکامي‌هاي جدي مواجه بوده‌ايم.



به هرحال عرضه نادرست محتوا و ضعف روش‌هاي موجود، موجب شده است که پيام ما به مخاطبان نرسد. گاهي اين عرضهِ نادرست از سوي کساني است که بدون داشتن تخصص و خبرويت در اين حوزه، به عرصهِ تفسير و تبيين مباحث مربوط به مهدويت وارد مي‌شوند. در نتيجه برداشت‌هايي بسيار خرافي و نادرست از مسايل مربوط به مهدويت عرضه مي‌کنند، که اين مسئله جز ايجاد گسست و فاصله ميان پيام رسان و گيرنده پيام چيز ديگري را در برندارد. تحقيقاتي که در اين راستا انجام شده از اين واقعيت تلخ پرده برمي‌دارد که به حدي به صورت نادرست و غيراصولي اين مباحث توسط برخي افراد عرضه گرديده است که ثمرهِ آن جز ايجاد نگرشي منفي نسبت به حکومت جهاني حضرت، اثر ديگري در برنداشته است. در يک مسئله‌شناسي که از حدود 1000 دختر نوجوان قمي صورت گرفت، بيش‌تر آن‌ها شناختي بسيار مبهم و اندک نسبت به مهدويت داشته‌اند و عمده مشکل آنان اين بود: آيا صحيح است که وقتي امام زمان(عج) ظهور مي‌کند پاي اسب ايشان در خون آدم‌هايي که سر آن‌ها توسط آقا زده شده است فرو مي‌رود؟!

‌آيا اين مسئله چيزي جز عرضه نادرست اين گونه مفاهيم که نهايتاً به ايجاد نگرش منفي منجر شده است، چيزي در پي دارد؟