ضعف و ناکارآمدي روش ها در کانون هاي ديني
يکي از عوامل مهم آسيب زا در حوزه فعاليتهاي مهدويت، ضعف و ناکارآمدي کانونهاي ديني و مذهبي است. اين ضعف به ويژه در بخش صلاحيتهاي عاطفي و مهارتي، به اتخاذ روشهاي نامناسب در تبليغ مهدويت منجر ميشود.
آيا به راستي کانونهاي ديني از آمادگي لازم شناختي، مهارتي و عاطفي براي تبيين اين فرهنگ به گونهاي مطلوب برخوردارند و آيا در اين بيست و چند سال که همهِ امکانات فرهنگي کشور در اختيار کانونها قرار گرفته است اين کانونها توانستهاند، متناسب با شرايط رشدي و عاطفي و با ادبيات نوجوان و جوان براي ارتقاي بينش و معرفت مهدوي نوجوانان و جوانان و ايجاد روحيه انتظار در آنان گامي مؤثر و کارشناسانه و هماهنگ بردارند؟
از ميان مراکز پژوهشي متعدد در عرصه گسترش معارف ديني، چند درصد از پژوهشها در عرصه مهدويت و چگونگي ارائه اين فرهنگ اختصاص يافته است؟ اصولاً آيا اينگونه مراکز و کانونها دغدغه شناخت، گردآوري و پاسخگويي روشمند و اصولي به شبهات نسل جوان در اين زمينه را داشتهاند؟
جا دارد که پژوهش و تحقيق، در راستاي ميزان فعاليت و کارآمدي کانونها در حوزه مهدويت صورت گيرد. آن وقت آمار، گوياي بسياري از حقايق ميگردد.
به نظر ميرسد از جمله پرسشهاي اساسي که دربارهِ فعاليت کانونها بعد از انقلاب بايد بدان پاسخ داده شود، عبارتند از:
- چه آموزشهايي براي ارتقاي سطح معرفتي جامعه در زمينه مهدويت داشتهاند؟
- براي انجام آموزشهاي مؤثر به چه ميزان به تربيت نيروهاي آشنا به فرهنگ مهدويت و آشنا به اصول تعليم و تربيت روشمند، پرداختهاند؟
- چه راهکارها و راهبردهاي مؤثري براي نهادينه کردن ارزشهاي مهدويت، با توجه به مراحل رشد و ادبيات خاص هر دوره، توسط متوليان کانونها مورد استفاده قرار گرفته است؟
- از چه ابزار و وسايل کمک آموزشي براي نهادينه کردن اين فرهنگ بهره جستهاند؟
- آيا تا به حال، کار تحقيقي کارشناسانهاي براي يافتن بهترين روشها براي نشان دادن چهرهايزيبا و اميدبخشاز آينده حکومت جهاني حضرت صورت گرفته است؟
- آيا تا به حال کار آماري براي سنجش ميزان آمادگي جامعه براي پذيرش حضرت و حکومت جهاني وي صورت گرفته است؟
- مهمتر از همه اينکه، آيا اصلاً دغدغه گسترش اين فرهنگ در ميان مسئولان کانونها وجود داشته يا خير؟