روايات
بعضي از روايات، فاحشه را (در آيه مذکور) به ايذاء و اذيت اهل زوج از سوي زن و اخلاق و رفتار ناشايست وي تفسير کرده اند. [1] .
و برخي از آن ها فاحشه را به زنا تفسير کرده اند.
و در روايت سعد آن را به سحق - مساحقه - تفسير کرده است. [2] .
از آن جا که اين روايات، بر حصر دلالت ندارند، - به جز روايت سعد بن عبداللّه - بنابراين، بين اين روايات و روايت سعد، تعارضي نيست.
بلي، در ميان رواياتي که زنا را يکي از مصاديق فاحشه تفسير کرده اند و روايت سعد که به نفي زنا تفسير کرده است، تعارض وجود دارد. در اين صورت، ميان آن دو با حکم متعارضين رفتار مي شود.
(به هر آن چه که در تعارض بين دو خبر بر بخوريم، ابتدا به مرجّحات دلالي و سپس سندي مراجعه مي شود در صورت تساوي بين آن دو، به تخيير يا تساقط عمل مي گردد. و اين امر جداي از حکم به وضع و جعلي بودن روايت سعد مي باشد.)
پاورقي
[1] نورالثقلين، ج 5، ص 350.
[2] همان، ج 5، ص 350.