ملاقات سعد بن عبدالله قمي با امام حسن عسکري ثابت نيست
ملاقات سعد بن عبدالله قمي با امام حسن عسکري (ع) ثابت نيست.
مرحوم نجاشي، ابتدا، سعد بن عبدالله، را توثيق و تجليل مي کند و در بارهِ وي مي فرمايد: «مولايمان ابو محمد (ع) را ملاقات کرده است.» و سپس تشکيک مي کند و مي گويد:«بعضي از دوستان و اصحاب مان را ديدم که ملاقات سعد را با ابومحمد (ع) تضعيف مي کردند و مي گفتند، اين حکايت، جعلي و غيرواقعي است.» [1] .
نيز آقاي تستري، در قاموس الرجال گويد: «از تعبير نجاشي، چنين برداشت و فهميده مي شود که جمعي، ملاقات سعد را با ابومحمد امام عسکري (ع) تضعيف مي کنند و بعيد مي دانند و مي گويند، چنان ملاقاتي نبوده است. معقتدان به جعلي بودن اين خبر، يک نفر نيست، بلکه جمعي هستند.» [2] .
جواب
علامهِ مجلسي، ضمن توثيق و تجليل از سعد بن عبدالله و قبول ملاقات ايشان با امام حسن عسکري (ع) به تشکيک نجاشي تعريض مي زند و مي فرمايد:
اولاً، صدوق، به صحت و سقم اخبار و وثوق و اطمينان به آن ها اعرف و آگاه تر است، از آن بعضي ناشناس که هيچ گونه اطّلاعي از حال و احوال شان نداريم و نمي دانيم چه کساني هستند. از طرفي، رد کردن اخباري که متن آن ها، گواهي به صحّت شان مي دهد، به صرف ظن و وهم، با اين که امکان دارد سعد بن عبدالله با امام عسکري (ع) ملاقات کرده باشد. زيرا، وفات سعد، تقريباً، چهل سال بعد از رحلت امام بوده است - جز سبک شمردن و استخفاف آن ها و عدم وثوق و اطمينان به اخيار و نيکوکاران و تقصير و کوتاهي در شناخت شأن و منزلت ائمهِ اطهار (ع) نيست.
سپس مي افزايد:
«وقتي که مي بينيم اخباري شامل معجزات غريبه است، همين که اين اخبار، به دست بعضي از افراد مي رسد، بدون هيچ تتبّعي، يا خود اخبار را قدح و جرح مي کنند و يا راوي اش را از کار مي اندازند! اکثر اصحاب رجال و راوياني که مورد جرح و عيب جويي واقع شده اند، جرم شان جز نقل اين گونه اخبار نيست.» [3] .
مجلسي اوّل نيز از اين خبر دفاع مي کند و مي گويد:
«مصنف (شيخ صدوق) به صحت آن حکم کرده است، و نيز شيخ طوسي اخبار آحادي که متضمن معجزات و امور غيبي باشند و تحقّق يابند معلوم شود که از ناحيهِ معصوم است.»
اين گونه اخبار را تأييد مي کند. (ولو اين که عده اي آن را قدح کرده باشند.).هر چند شيخ طوسي اين مطلب را در ضمن روايت ديگري ذکر کرده است. ولي از تعليل، عموميّت آن ا ستفاده شامل اين مورد مي شود.
مجلسي اول در ادامه مي فرمايد:
«اخباري که متضمن مغيّبات است، آن را نشانهِ موضوعه«جعلي» بودن قرار مي دهند در حالي که آن روايت، مطالب ارزنده و سودمندي دارد که دلالت بر صحت اش مي کند...» [4] .
مرحوم ابوعلي حائري، ابتدا، از مجلسي اوّل تجليل و تقدير مي کند و فرمايش آن جناب را تأييد مي کند و بعد مي فرمايد:
«کسي که به اين خبر با ديد باز بنگرد و خوب دقت کند، به صدور آن از ناحيهِ گنجينهِ علم و صاحب تقوا و حلم و بردباري، پي مي برد.»
او، سپس کلام مجلسي دوم را بازگو مي کند و مي گويد:
«چه نيکو فرموده، غوّاص بحارالانوار که صدوق اعرف و آگاه تر است به صحت و سقم اخبار و وثوق به آن ها از آن بعضي که مجهول الحال هستند... و شيخ صدوق با نقل اين روايت آن را قبول مي کند.» [5] .
خلاصه اين که کساني که اين ملاقات را تضعيف کرده اند، به سند اشکال نکرده اند، بلکه تا خود سعد، قضيّه را مفروغ عنه گرفته اند و اشکال شان به ملاقات بوده است.
البته عرض مي کنيم:
الف) اولاً، خود نجاشي، ابتدا، سعد را توثيق و تجليل مي کند و سپس، تشکيک در ملاقات را از بعضي نقل مي کند.
ب) آن «بعضي» که تضعيف مي کنند، چه کساني هستند؟ اگر بين تأييد آشکار نجاشي و سخن آن بعض، تعارض باشد، در فرض تعارض، سخن آشکار و تأييد صريح نجاشي، مقدّم بر سخن آنان است.
ج) شيخ صدوق و ديگران، اين ملاقات را تأييد مي کنند.
د) سعد، همزمان - و معاصر - با امام حسن عسکري (ع) بوده است، پس امکان ملاقات وي نيز وجود دارد.
بنابراين نتيجه مي گيريم که سخن آن «بعضي ناشناس»، نمي تواند در مقابل اين همه مؤيّدات آشکار، ناقض و کارساز باشد، لذا اين ملاقات مورد تأييد است.
پاورقي
[1] رجال نجاشي، ص 176.
[2] قاموس الرجال، ج 5، ص 60.
[3] بحارالانوار، ج 52، ص 88.
[4] روضه المتقين، ج 14، ص 17.
[5] منتهي المقال، ج 3، ص 328 (الهامش).