بازگشت

زمينه تاريخي غيبت امام دوازدهم


امام دوازدهم، حضرت محمد المهدي(عج) (متولد 256 هجري/869 ميلادي)، در سامريه پايختخت جديد عباسيان که حدود شصت مايلي شمال بغداد قرار دارد، در سال 260 هجري(873-874 ميلادي) ناپديد شد. در نتيجه، دوره قبل از غيبت امامت شيعيان متعادل با دوره سامره خلافت عباسيان(836-892 ميلادي) منطبق است. گرچه کاهش تدريجي قدرت خلفاي عباسي با قيام فرمانروايان حاکم از طريق نيروهاي مسلح از قبل وجود داشت، ولي دوره سامره شاهد فروپاشي اقتدار خلفا بود. اين دوره روزهاي قاطع تاريخي تاريخ امامت را نشان مي‌دهد، چون مسئله امامت

دوباره مطرح شد و انشعابي را در گروه شيعي پديد آورد. با احتمال زياد، موقعيت حيرت زايي که با وحشي‌گري عباسيان عليه اعقاب امام صادق(ع) از يک سو انجام گرفت و حيرتي که در مورد جانشيني امام حسن عسکري(ع) (شهادت 260 هجري/873-874 ميلادي) در سامره از سوي ديگر روي داد، عوامل مهمي بودند که در تکوين نظريه غيبت امامت شيعه امامي سهم داشتند.

مدينه همچنان مرکز فکري و مذهبي شيعيان متعادل که پيرو امام باقر(ع) و امام صادق(ع) معروف به صادقين(دو صادق) بودند باقي ماند. ظاهرا، خلفاي عباسي با رهبري علويان در مدينه به ديده شک و ترديد مي‌نگريستند. امامان علوي پس از شهادت امام حسين(ع) در کربلا نقش فعال سياسي به عهده نگرفتند. به نظر مي‌رسد از زمان امام صادق(ع) به بعد، تغيير به شکل رهبر ديني صلح‌جو آغاز گرديد. امامان علوي نسل امام حسين(ع) به صورت شخصيت‌هاي منصوص الهي که براساس شايستگي‌هاي ديني خاص و نه مطالبات سياسي تعيين شده‌اند مورد توجه قرار گرفتند. با اين زمينه‌، امام معصوم تا عصر ظهور امام منجي، مهدي قائم(عج)، بي‌آن که مطالبه سرنگوني خلفاي نامشروع را داشته باشد مي‌تواند وظايف خويش را انجام دهد.

عباسيان، که با انقلاب خود بر پايه دستکاري انحرافي آرمانهاي شيعي امام منجي به قدرت رسيدند، حتي پس از آنکه مذهب سنت را پذيرفته بودند، به سرعت به اين آرمان چنگ زدند تا اقتدار خلافت خود را تقويت بخشند. عباسيان کوشيدند تا به اقتدار خود رنگ مذهبي دهند، به ويژه آن که در برابر چالش امامان شيعي در مرکز اسلامي مدينه روبه‌رو شده بودند که شخصيت آنان به عنوان وارثان حقيقي و بر حق علم الهي مطرح بود.

به همين دليل، با شروع امامت امام موسي کاظم(ع) (شهادت 183هجري/799-800 ميلادي)، جانشين امام صادق(ع)، تمام امامان(ع) يا به زندان سياسي محکوم شدند يا به عنوان مظنون در پايتخت عباسيان، دور از مدينه تحت نظر قرار گرفتند. امام کاظم(ع) بيشتر دوران عمر خود را در زندان هارون الرشيد، خليفه مقتدر عباسي، در بغداد گذراند تا در سال 183 هجري در زندان به شهادت رسيد. امام رضا(ع)، جانشين آن حضرت توسط مأمون به عنوان وليعهد خلافت منصوب شد، اما به فاصله کمي در سال 202 هجري(817-818 ميلادي) در شرايط مشکوکي در طوس به شهادت رسيد. [1] امام محمد تقي(جواد)، جانشين امام رضا(ع) که تنها در سن هشت سالگي عهده‌دار امامت گرديد، تحت نظر شديد مأمون در بغداد قرار

داشت. پس از آن، به او اجازه داده شد تا به مدينه بازگردد و در آن جا اقامت گزيند تا آن که در سال 834 ميلادي خليفه عباسي معتصم او را فرا خواند و سال بعد از آن او را در بغداد به شهادت رساند. امام علي نقي (هادي)(ع) جانشين آن حضرت شد، در حالي که بيشتر از نه سال از سن او نگذشته بود. ولي دوران امامت امام هادي(ع) و احتمالا نبود علوي برجسته ديگري در اين زمان باعث شد تا گستره امامت او بيش‌تر از پدرش، امام جواد(ع)، شناخته شود. اين امام بزرگوار و جانشين او، امام حسن عسکري(ع)، که به عسکريين (دو عسکري) معروف شدند، هم زمان با خلفاي سامره مي‌زيستند و زوال کامل خلفاي عباسي را نظاره‌گر شدند.


پاورقي

[1] Shaban, History 2P. 4t