وحيد بهبهاني
حضرت وحيد بهبهاني، سر سلسلهِ اصوليان و مجتهدان و استاد همه، در دو جبهه جنگيده است:
الف) در برابر اخباريها، که همه روايات را بدون دقّت و کاوش ميپذيرند؛
ب) در برابر آنان که در پذيرش روايات، سختگيري دارند، و تنها خبر ثقه را حجّت ميدانند؛ و در مقام اعتبار سند، تنها توثيق رجاليان را ميپذيرند.
وحيد بهبهاني در اين رابطه در کتاب «الفوائدالحائريه» در سه جا به تفصيل سخن گفته است؛ که ضروري است مجموع گفتار ايشان ديده شود:
1- الفوائد الحائريه، صفحه 141 تا 143، فائده 10 (حجيه الخبر الواحد)
2- الفوائد الحائريه، صفحه 487 تا 491، فائده 31 (حجيه الخبر الواحد الضعيف المنجبر)
3- الفوائد الحائريه، صفحه 223 تا 232 فائده 22 (في المرجحات التي اعتبرها الفقهاء...)
ايشان در ص 224 بيان ميکند که تنها يک راه براي اعتبار سندي روايت نيست؛ بلکه 47 سبب را يادآور ميشود، که حديث در سايهِ آنها اعتبار مييابد.
جالب است که وحيد بهبهاني(ره) مينويسد:
اين شيوه افراطي در پذيرش احاديث، که پس از صاحب معالم و صاحب مدارک شايع شده، و اين مبناي سختگير در پذيرش روايات، درست بر خلاف مبناي پذيرفته شدهِ عالمان و فقيهان و محققان شيعه است؛ چرا که اکثريت آنها معتقد به حجّيت خبر موثوقبه هستند؛ و تفاوت نميکند که اين وثوق از راه وثاقت راوي به دست آيد يا از راه قرائن ديگر.
ايشان ياد آور ميشود که صاحبان اين مبناي افراطي، در اکثر مسائل بدون دليل ميمانند. (دقت کنيد) ايشان مينويسد:
ثم اعلم انّه قد شاع بعد صاحبي المعالم و المدارک انّهم يطرحون اخبارنا المعتبره التي اعتبرها فقهاوِنا القدماء بل والمتأخرون ايضاً، کما بينته و اثبتّه في التعليقه - طرحاً کثيراً؛ بسبب انّهم لايعتبرون من الامارات الرجاليّه سوي التوثيق و قليل من اسباب الحسن و بسبب ذلک اختل اوضاع فقههم و فتاواهم وصار بناوِهم علي عدم ثبوت المسائل الفقهيه غالباً...
و هذه الاسباب اعتبرها الفقهاء في کتبهم الاستدلاليه و اهل الرجال في علم الرجال فلابد من معرفتها و ملاحظتها؛ لئلا يطرح الاخبار المعتبره الکثيره و لايخالف طريقه فقهاء الشيعه القدماء و المتأخرين منهم و لا يبقي في التحيّر و التردّد في معظم المسائل الفقهيّه... [1] .
بدان، پس از صاحب معالم و صاحب مدارک شايع شد که آنها اخبار معتبري را که قدماي فقيهان و بلکه متأخران آنان آنها را معتبر ميدانستند، رد ميکردند؛ به اين سبب که جز توثيق و کمي از اسباب حسن را معتبر نميديدند؛ و به همين دليل وضعيّت فقه و فتاواي آنان مختل گرديد و غالب مسائل فقهي را نميپذيرفتند...
اين اسباب ظن آور را فقيهان در کتابهاي استدلالي خويش و رجاليان در علم رجال معتبر دانستهاند. بنابراين بايد اين اسباب ظن آور را شناخت و به آنها توجه داشت؛ تا اخبار بسيار معتبر را نفي و طرد نکنند و با روش فقيهان شيعه، چه قدما و چه متأخران مخالفت نکنند و در اکثر مسائل فقهي در حيرت و ترديد قرار نگيرند...
آن گاه وحيد بهبهاني در اين زمينه چهل و هفت سبب ظن آور را ياد آور ميشود.
پاورقي
[1] الفوائد الحائريه، ص 224.