بازگشت

منابع و راويان علايم


روايت هاي مربوط به علايم ظهور، درمنابع گسترده شيعه و سنّي پراکنده است که بيشتر آن ها در سه کتاب مربوط به غيبت يعني: الغيبه نعماني،کمال الدين شيخ صدوق و الغيبه شيخ طوسي، آمده است. تعدادي از آن ها هم در روضهِ کافي ذکر شده و شيخ مفيد(ره) برخي از همان روايت ها را در زندگي امام دوازدهم از کتاب ارشاد آورده است. البته پيش از اين دوره کتاب هاي فراواني دربارهِ دو موضوع غيبت و ملاحم نوشته شده است که به دست ما نرسيده، ولي به نظر مي رسد روايت هاي آن کتاب ها در چند منبع پيش گفته جمع آوري شده است. نجاشي و شيخ طوسي در فهرست هاي خود، در ذيل نام تعدادي از اصحاب ائمه، به نام کتاب هاي آنان دربارهِ اين دو موضوع اشاره مي کنند که البته نام برخي از واقفه و غاليان و اصحاب ديگر مذهب هاي شيعه در ميان آنان به چشم مي خورد.

در ميان اهل سنت، روايت هاي مربوط به نشانه هاي ظهور، در باب هاي ملاحم و فتن يا در کتاب هايي به همين نام آمده است. در مسند ابن حنبل و صحاح شش گانه، در ذيل اين باب به برخي از نشانه ها اشاره شده است. البته در اين کتاب ها چندان اثري از آن چه شيعه در روايت هاي خود آورده است، به چشم نمي خورد، ولي کتاب الفتن نعيم بن حماد (م 228 ه.) که به ملاحم و فتن اختصاص دارد، از جمله معدود کتاب هاي اهل سنت است که امروز در دسترس ماست و روايت هاي آن با آن چه در منابع شيعه ذکر شده، شباهت دارد. کتاب ديگر الملاحم ابن المنادي (م 336 ه.) است که حال و هواي آن همانند الفتن ابن حماد است ولي روايت هايي در آن وجود دارد که در ديگر منابع نيست.

کتاب ديگري که مطالب آن از منابع اهل سنت گرفته شده، التشريف بالمنن يا ملاحم سيدبن طاووس است. ولي کتاب خود را به چهار بخش تقسيم کرده و سه بخش آن را از کتاب هاي ابن حماد، سليلي، ابويحيي زکريا و يک بخش آن را از منابع قديمي تر شيعه، جمعآوري کرده است. اهميت کتاب سيد، به بخش دوم و سوم است که امروز در دسترس نيست. کتاب عقدالدرر شافعي (قرن هفتم ه.) و البرهان في علامات مهدي آخرالزمان از متقي هندي (م 975 ه.) - که روايت هاي آن ها شباهت زيادي به يکديگر دارند - از مجموعه هاي قبلي مانند الفتن ابن حماد جمع آوري شده است.

راويان اين حديث ها بسيار گوناگونند و تلاش براي انتساب دسته اي از روايت ها به راوي واحد يا ديدگاهي خاص، بي نتيجه است. از نظر اتصال اين اخبار به معصوم، نکته جالب و قابل بررسي اين است که اکثر قريب به اتفاق آن ها از امام باقر و امام صادق(ع) نقل مي شود. حتي برخي روايت هاي اهل سنت نيز به اين دو امام مي رسد. تعداد انگشت شماري از اين احاديث به امام هفتم و هشتم و بيش تر به رسول خدا(ص) و اميرمؤمنان(ع) منسوب است. بسياري از روايت هاي علائم الظهور هم از معصوم صادر نشده است که اين موضوع در منابع اهل سنت فراوان [1] و در غيبت شيخ طوسي به تکرار يافت مي شود. [2] .


پاورقي

[1] در جلد اول و دوم «معجم احاديث المهدي» که به احاديث پيامبر اختصاص دارد، احاديث زيادي از صحابه و تابعين نقل شده و به کتاب هايي مانند «الفتن ابن حماد»، ارجاع شده است. در پاورقي هر حديث هم اشاره شده که سند به رسول خدا(ص) نمي رسد. در عين حال اين پرسش باقي است که اگر اين احاديث از رسول خدا نقل نشده و به اصطلاح موقوف است، چرا روي کتاب، عنوان «قسم احاديث النبي» ذکر شده است؟!.

[2] براي نمونه رجوع کنيد به روايت هاي شماره 435، 444، 451، 455، 472 و479 در «الغيبه» شيخ طوسي.