بازگشت

روايت هايي که در آن ها تعبير فَرج به کار رفته ولي به معناي ظ


با اين وجود، مؤلفان کتاب هاي حديث و به تبع آنان نويسندگان متأخر، آن روايت ها را در باب علايم ظهور ذکر کرده اند. از اين نمونه روايتي از امام باقر(ع) است که نعماني آن را در باب علايم اين گونه ذکر مي کند:

«تَوقّعُوا الصَوت بَغتهً مِن قِبَل دَمشق فيه لکم فَرَجٌ عظيم [1] .

منتظر صدايي باشيد که ناگهان از سوي دمشق ميآيد و در آن گشايش بزرگي براي شماست.»

ما اکنون در صدد بررسي اين که مراد از اين صدا چيست و آن فرَج و گشايش چگونه حاصل شده يا خواهد شد، نيستيم، ولي آن چه مسلّم مي باشد، اين است که؛

نخست: اين صدا با نداي آسماني - که از آن به تفصيل سخن گفته شد - ربطي ندارد. به ويژه که تصريح شده اين صدا از طرف دمشق است.

دوم: در روايت هيچ اشاره اي به اين که اين صدا در ارتباط با ظهور مهدي(عج) باشد، نشده است.

نمونه ديگر حديثي است که شيخ مفيد در باب نشانه هاي ظهور از امام هشتم(ع) چنين نقل مي کند:

«انّ من علامات الفرج حدثاً يکون بين المسجدين و يقتل فلان من ولد فلان خمسه عشر کبشاً من العرب. [2] .

از نشانه هاي فرج، نزاعي قبيله اي است که بين دو حرم رخ مي دهد و فلاني از فرزندان فلاني پانزده قوچ را مي کشد.»،

گويا قوچ کنايه از افراد قدرتمند است.

در اين روايت نيز تصريح يا حتي اشاره اي به ظهور نشده است، بلکه ابهام در نام فلان اين احتمال را تقويت مي کند که امام نخواسته است نام آنان را بياورد؛ چون آن ها در آن زمان وجود داشته اند و امام از آنان تقيه مي کرده است و اگر مطلب، مربوط به قرن هاي آينده بود، دليلي بر پنهان کردن آن وجود نداشت.

نمونه سوم روايتي است که در آن از اميرمؤمنان چنين نقل شده است:

«اُنظروا الفرج من ثلاث اختلاف اهل الشام بينهم و الرايات السود من خراسان والفزعه في شهر رمضان» [3] .

مراد از اين روايت - به فرض صحت - اين است که با اختلاف اهل شام؛ يعني اختلاف هاي داخلي بني مروان و شورش برخي از آنان در شام، نيز بر آمدن پرچم هاي سياه بني عباس از سوي خراسان (که هر دو حادثه هم زمان بود) [4] ، فرج و گشايشي بوجود خواهد آمد. آن چه باعث شده که اين روايت از علايم مهدي و ظهور او دانسته شود، تعبير «الفزعه في شهر رمضان» است که تصور مي شود همان نداي آسماني باشد، ولي پيش از اين گفتيم که فزعه غير از ندا و به معناي وحشت و ترس عمومي است که ممکن است ناشي از حوادث زميني يا آسماني باشد.

روايت هاي ديگري نيز با تعبير «فرج» وارد شده [5] که نمي توان آن ها را جزو نشانه هاي ظهور مهدي(عج) دانست و هدف امامان شيعه از فرج در اين روايت ها، گشايشي موقت براي شيعه بوده که با اختلاف ميان حاکمان ستمگر، براي آنان حاصل شده است. حتي اگر اين حوادث تا کنون رخ نداده باشد، به اين معنا نيست که در زمان ظهور حضرت بقيه اللّه، رخ خواهد داد.


پاورقي

[1] الغيبه نعماني، ح 66، باب 14، ص 288؛ معجم احاديث المهدي، ج 3، ص281.

[2] الارشاد، ج 2، ص 375.

[3] عقدالدرر، ص 104؛ بحار، ج 52، ص 233.

[4] براي اطلاع از اين رويدادها، نک: تاريخ اليعقوبي، ج 2، ص 264 به بعد.

[5] الغيبه طوسي، ص 448؛ الارشاد، ج 2، ص 376؛ شرح الاخبار، ج 3، ص 418؛ بحار، ج 52، ص 183.