اخباري که در آن ها تعبير قائم به کار رفته است
در روايت هاي زيادي از اين کلمه استفاده شده که در برخي، مضاف اليه آن آمده، ولي در بيشتر آن ها به طور مطلق به کار رفته است. از گروه اول مي توان روايت 55 باب 14 کتاب الغيبه نعماني را مثال زد که در آن «القائم بخراسان و قائمٌ بجيلان» ذکر شده است، ولي آن جا که کلمهِ قائم را مطلق به کار برده نيز الزاماً به معناي قائم آل محمد(ص) و به ويژه، امام دوازدهم(عج) نيست؛ چنان که لفظ «القائم المهدي»، دربارهِ سفاح خليفهِ عباسي استفاده شده است. [1] مرحوم کليني در کتاب کافي بابي گشوده و دربارهِ اين که همهِ ائمه(ع) «قائم» محسوب مي شوند، روايت هايي آورده است. [2] شيخ مفيد در کتاب ارشاد، هنگام پرداختن به شرح حال بعضي از امامان، از واژهِ «قائم» استفاده مي کند. [3] شيخ طوسي نيز در پاسخ به فرقه هاي انحرافي شيعه، اين مطلب را تکرار کرده است که «هر امامي قائم به شمار مي آيد.» [4] بنابراين نبايد هر خبري که در آن کلمهِ قائم به کار رفته و علامتي در آن ياد شده، بر امام دوازدهم تطبيق شود؛ چه بسا مراد معصومين(ع) از قائم، امام پس از خود است. کليني روايتي نقل مي کند که در آن وقتي از امام باقر(ع) دربارهِ قائم پرسيده اند، آن حضرت فرزندش، امام صادق(ع) را نشان داد و فرمود:
«به خدا قسم اين قائم آل محمد(ص) است...» [5] .
زيديه هم از اين موضوع سوء استفاده کرده و ائمه خود را «القائم بالسيف» ناميده اند. در عين حال اين نکته قابل توجه است؛ بر خلاف شيعه که بيش تر، لفظ قائم را دربارهِ مهدي موعود به کار مي برد، اهل سنت به ندرت چنين کرده و در روايت هاي خود اين تعبير را به کار نبرده است. [6] .
پاورقي
[1] اخبار الدوله العباسيه، ص 238.
[2] الکافي، ج 1، ص 536؛ همچنين نک: ج 1، ص 307.
[3] الارشاد، ج 2، صص 179، 215 و 247؛ همچنين نک: ص 220.
[4] الغيبه طوسي، صص 44 و 46.
[5] الکافي، ج 1، ص 307: «محمدبن يحيي عن احمدبن محمد عن ابن محبوب عن هشام بن سالم عن جابر الجعفي عن ابي جعفر(ع) قال سئل عن القائم فضرب بيده علي ابي عبدالله(ع) فقال هذا والله قائم آل محمد...».
[6] براي اطلاع بيشتر، نک: مکتب در فرايند تکامل، ص 126.