وجه تسميه گروه يزيديه
دسته اي از مستشرقين اجنبي، ديانت يزيديه را به دين آريايي نسبت داده اند؛ زيرا کلمه يزيدي را از مشتقات يزدان، که مقصود خداست، مي دانند و برخي آن را به يزيدبن انيسه [1] نسبت مي دهند. ولي نظر درست اين است که منسوب به يزيدبن معاويه مي باشد؛ چون آيين اين گروه را شيخ عدي بن اموي تدوين کرده و يزيد اين آيين را رواج داده و طريقه او را زنده کرده است. [2] .
يزيدي ها، اعتقادات خرافي و شيطان پرستي دارند و داراي دو کتاب مقدس مي باشند؛ يکي به نام «جلوه»، که شيخ عدي بن اموي نوشته و ديگري «مصحف رش» (رش به معناي سياه در زبان کردي است) تأ ليف شماس ارميا. يزيدي ها اعتقاد دارند که کتاب جلوه، خطابهاي خداوند است به يزيديان. [3] .
سيد مرتضي رازي درباره يزيديه مي گويد:
فرقه ششم اصحاب شافعي، يزيديند؛ و ايشان هم مشبهيند [4] و هم خارجي. اين قوم يزيد را خليفه پنجم مي خوانند و امام علي(ع) را به ظاهر سب نمي کنند. مشبهه يزيد را امام مي دانند و خلفاي قبلي را به ترتيب: ابوبکر، عمر، عثمان و معاويه مي دانند.» [5] .
روايتي هم از امام باقر(ع) رسيده است، که مي فرمايد:
«چون قائم قيام کند، حرکت خواهد کرد تا کوفه؛ پس بيرون آيند قومي که ايشان را يزيديه گويند.» [6] .
اين روايت را طبرسي از ابوالجارود روايت کرده؛ ولي کلمه مورد بحث «البتّريه» نوشته شده است نه «يزيديه». [7] .
اين گروه منقرض شده اند و الان وجود خارجي ندارند.
پاورقي
[1] يزيدبن انيسه، از طوايف اباضيه خوارج است و از جمله کساني بود که زماني که مختار در زندان بود، برايش بيعت مي گرفت.
[2] بررسي عقايد و اديان، مصطفي نوراني، ص 338.
[3] همان، ص 347.
[4] اينها مي گفتند: بشر چون به حد اخلاص رسيد، در دنيا و آخرت مي تواند به مصافحه و دست بوسي خدا نايل گردد. اينها براي خدا اعضا و جوراح ثابت مي کنند و مي گويند: خداوند در طوفان نوح آن قدر گريه کرد، تا چشمش به درد آمد. و مي گويند: اکنون هم خدا روي عرش نشسته و بندگانش را تماشا مي کند (بررسي عقايد و اديان، نوراني، ص 334).
[5] تبصره العوام، سيدمرتضي داعي حسني رازي، ص 99، به تصحيح عباس اقبال، 1313، تهران.
[6] گزيدهِ کفايه المهتدي، سيدمحمد مير لوحي اصفهاني، ص 299، ح 39، تصحيح و گزينش گروه احياي تراث فرهنگي، چاپ اول.
[7] اعلام الوري، طبرسي، صص432 - 431 (به نقل از گزيده کفايه المهتدي، ص 299).