بازگشت

انگيزه هاي مدعيان


اصولاً اعتقاد به ابر مرد نجات دهندهِ بشر، عقيده اي ديرين است. ملت هاي مظلوم و اقوام ستمديده، که توان انتقام جويي و تلافي مظالم ستمکاران را نداشتند، در ضمير ناخود آگاه خود، همواره يک رهاننده و نجات دهنده را مي جستند؛ تا روزي به پاخيزد و ظالمان و بيدادگران را از ميان بردارد و جهان را پر از عدل و داد کند.

هر قوم و ملتي که بيشتر تحت فشار ظلم و ستم قرار گيرد، عقيده به مهدي و نجات دهنده در وي راسختر مي گردد.

کساني که با اين انگيزه ادعاي مهدويت نموده اند، شايد قصد سوئي هم نداشته اند؛ بلکه مي خواستند به اين وسيله از ستمکاران انتقام گيرند و اوضاع ملت خويش را اصلاح نمايند.

مشکل اين گروه اين است که صبر و تحمل ندارند، تا مهدي حقيقي ظهور کند؛ از اين رو دنبال منجي مي گردند و عده ايي هم از اين مسئله استفاده مي کنند و با کمک ديگران، براي رسيدن به هدف خود، مدعي مهدويت مي شوند؛ مثل گروه ها و فرقه هايي که در شمال آفريقا به وجود آمدند؛ که به تفصيل هر کدام را معرفي خواهيم کرد.

گاهي برخي از عوام هم از روي دشمني، به رويارويي اسلام برخواسته و با ايجاد هرج و مرج و سوء استفاده از اوضاع پريشان، تکيه بر کرسي رياست زده اند. اينان گاهي آلت دست استعمارگران خارجي و عامل اجراي اهداف شوم آنها مي شوند و ضمن خوش خدمتي به آنها، خودشان هم با جمع کردن مريداني، با اعتقادات خاص، مدعي مهدويت و الوهيت مي شوند؛ مانند بابيه، بهائيه و قاديانيه. اين گروه با سياست گام به گام، ابتدا ادعاي بابيت از ناحيه مهدي حقيقي کرده و بعد از اين که مريداني به دست آورده اند، ادعاي مهدويت را مطرح و گسترش داده اند.

برخي به هواي رياست، از طريق سوء استفاده از احاديث مربوط به مهدي موعود(عج) و تحريف آنها و فريب دادن افراد ساده لوح، مدعي مهدويت و مقام امامت شده و از جهل عوام و ناداني مردم ظاهربين و بي بصيرت، براي جاه طلبي و دنياپرستي خود و رسيدن به هدف عادي و دنيوي خود، از عقايد پاک و بي آلايش مردم بهره برداري نموده اند و باعث تفرقه، جدايي و انحراف مردم از اسلام شده اند، مانند فرقه کيسانيه.

گروهي هم که درست مطالب مهدويت براي آنها هضم نشده، به سوي عده ايي مي رفتند که حتي خودشان هم ادعاي مهدويت نداشته اند و از اين ادعا بيزاري مي جستند؛ ولي با همه اين اوصاف، گروهي از روي ناداني، به خاطر شدت گرفتاري يا با انگيزه غلو و شايد هم با عجله، مي گفتند او امام مهدي مي باشد؛ مثل فرقه سبائيه و برخي فرقه هاي ديگر، که هر امام شيعي، در زندگي يا مرگ، از نظر يکي از فرقه هاي شيعي مهدي تلقي گرديد و در مورد مرگ او گفته اند که دوباره باز خواهد گشت.

در مجموع، علل ادعاي دروغين مهدويت را مي شود در چهار عنوان بيان کرد:

الف) سوء استفاده از شرايط به وجود آمده در عصر خفقان

مردمي که تحت فشار حکومتي ظالم بوده اند، به مجرّد نغمه اي با عنوان مهدويت، با آن هم ساز شده و بدون تحقيق، شتابان مي پذيرفتند. در اين صورت، مدعي مهدويت، با استفاده ابزاري از نياز مردم، پي اهداف دنيوي خود حرکت مي کند.

ب) کسب پيروزي بر دشمنان

گروهي هم با سعي و تلاش و ايجاد اميد به پيروزي در پيروان خود و تقويت روحيه آنان و تکيه بر رواياتي که مي گويد: مهدي جهان را از عدل و داد پر مي کند، مدعي اين مقام مهم مي شدند.

ج) کسب منافع مادي

عده اي با ادعاي مهدويت، در پي جمع آوري اموال مسلمين از بيت المال بودند.

د) پشتيباني برخي قدرتها از چنين ادعاهايي

حکومتها مدعي مي شدند که او مهدي است؛ آن وقت مهدي دروغين را مي کشتند و اعلام مي کردند که مهدي از بين رفته و رفع نگراني شده و ديگر خطري حکومت را تهديد نمي کند. [1] .

حال با توجه به عوامل و انگيزه هاي ياد شده، در اين پژوهش، گروه ها يا فرقه هايي که مهدويت را به دروغ به يک امام يا غير امام نسبت داده اند؛ يا خود مدعي مهدويت شده اند را نقد و بررسي مي کنيم. اين گروه ها را با توجه به ترتيب زماني، به دو بخش تقسيم مي کنيم.

بخش اول، فرقه ها يا گروه هايي که قبل از امامت حضرت ولي عصر(عج) مدعي مهدويت شده اند؛(اين بخش تا زمان امام موسي کاظم(عليه السلا م) در همين شماره آمده است)

بخش دوم، مدعيان و متمهديان بعد از امامت حضرت ولي عصر(عج)؛

گرچه هر کدام از اين گروه ها به تفصيل در کتب اديان و مذاهب يا کتابهاي رجالي و تاريخي مورد بررسي قرار گرفته اند؛ ولي به صورت دسته بندي شده و يکجا مورد ارزيابي قرار نگرفته اند. در اين نوشته، اين فرقه ها با توجه به نگاه تاريخي دسته بندي و مورد بررسي قرار گرفته است.

ان شاء الله با معرفي اين مدعيان فريبکار و فرقه هاي دروغين مهدويت، مهدي موعود(عج) اصلي شناخته شود و سره از ناسره تفکيک شده و اماميه از تهمتها و افتراها مبرا گردد.


پاورقي

[1] غاليان، نعمت ا... صفري فروشاني، ص 227-226 (با کمي تغيير)، انتشارات بنياد پژوهش هاي اسلامي، آستان قدس رضوي، چاپ اول، 1378.