بازگشت

واقفيه


فرقه واقفيه به مهدويت امام موسي کاظم(ع) (شهادت 183ه.) قايل هستند، [1] بر آن حضرت متوقف شدند و در انتظار او نشستند. [2] البته منظور آنان از مهدي، مفهوم نجات بخشي آن بود که وا نمود کردند او نمرده و ظهور خواهد کرد.

اين گروه از واقفيه را «ممطوريه» و «موسويه» يا «موسائيه» هم گفته اند. اينان امام هشتم(ع) را وکيل پدرش مي دانستند؛ نه جانشين او. ممطوره لقبي است منفي و زشت؛ که پيروان امام هشتم(ع) به اين گروه دادند؛

«ما انتم اِلاّ کِلابٌ ممطورهُ؛

شما چيزي جز سگ هاي باران خورده نيستيد.». [3] .

همچنين فرقه بشيريّه که به محمدبن بشير از موالي بني اسد و از اصحاب امام موسي کاظم(ع) منسوبند؛ (کسي که در زمان امام بر آن حضرت دروغ هاي فراواني مي بست). پيروان او پس از شهادت امام موسي کاظم(ع) به توقف قائل شدند؛ که امام وفات نيافته و تا چندي در بين مردم زندگي مي کرد و براي اهل نور به صورت نور و براي اهل ظلمت به صورت ظلمت خود را نشان مي داده است. ياران بشير معتقد بودند که امام موسي کاظم(ع) همان مهدي قائم است و نمرده و فقط غايب شده است. [4] .

در مجموع عقيده واقفيه و بشيريه درست نيست؛ چون مسلّم است که حضرت هم مانند اجداد خود از دنيا رفته اند. شهادت امام کاظم(ع) به قدري مشهور است که مرگ هيچ يک از پدران عالي قدرش بدان شهرت نرسيده؛ چون به امر هارون الرشيد جنازه مبارکش را به قضات و شهود نشان دادند تا گواهي دهند که حضرت به مرگ طبيعي مرده است. سپس جنازه را بر سر جسر (پل) بغداد نهادند تا همگان ببينند.

شيخ طوسي مي فرمايد: وفات آن حضرت مشهورتر از آن است که محتاج به ذکر روايت باشد و کسي که مخالف آن است، در حقيقت منکر بديهيات است. [5] .

محمدبن يعقوب کليني با سند خود از علي بن جعفر و او از برادرش امام کاظم(ع) نقل کرده که فرمود:

هنگامي که پنجمين امام از فرزندان هفتمين امام (امام کاظم) غايب شد، مواظب دينتان باشيد. همانا صاحب اين امر را غيبتي است؛ به گونه اي که معتقدان به امامت او، از اين عقيده باز مي گردند و اين امتحاني است از جانب خداوند... [6] .

و نيز داوودبن کثير رقّي مي گويد:

از ابوالحسن موسي بن جعفر(ع) درباره صاحب اين امر - مهدي(عج) - پرسيدم، فرمود: «او رانده شده (از نزد مردم) و تنهاي غريب و غايب از اهلش و تنها فرزند پدرش مي باشد». [7] .


پاورقي

[1] الغيبه، شيخ طوسي، ص 192، انتشارات مؤ سسه المعارف الاسلاميه، قم «و فيهم من قال: موسي بن جعفر لم يمت» و ص 198، «و اما الواقفه وقفوا علي موسي بن جعفر و قالوا هو المهدي».

[2] ملل و النحل، شهرستاني، ج 1، ص 67، تحقيق محمد سيد ميلاني، دارالمعرفه، بيروت، 1402ه: 1982م؛ نجم الثاقب، حاج ميرزا حسين طبرسي نوري، ص 215، انتشارات جمکران، پاييز 81، چاپ پنجم.

[3] ملل و النحل، شهرستاني، ج 1، ص 169.

[4] تاريخ شيعه و فرقه هاي اسلامي، جواد مشکور، ص 166.

[5] مهدي موعود(عج)، علي دواني، ص 424؛ ترجمه ج 13 بحارالانوار، تهران دارالکتب الاسلاميه، چاپ پانزدهم.

[6] الغيبه، نعماني، ص 100، تحقيق علي اکبر غفاري، تهران، مکتبه الصدوق.

[7] کمال الدين و تمام النعمه، ج 2، ص 361، ح 4 تحقيق علي اکبر غفاري، قم، مؤ سسه النشر الاسلامي، 1416ه.