نتيجه گيري
در مجموع تا به حال معلوم شد آنهايي که خود ادعاي مهدويت داشته اند و چه نسبت به مهدويت به آنها داده اند، از اماميه و شيعه اصلي جدا مي باشند؛ چون:
برخي از فرقه ها اصلاً واقعيت تاريخي نداشته اند؛ مانند سبائيه؛
تعدادي از اين گروه ها رهبرانشان افرادي مجاهد و ضد حکومت بودند، که در حين شورش يا پس از سرکوبي قيامشان، براي لوث کردن چهره آنان، فرقه هايي با عقايد خاص به وجود آوردند؛ مثل مختاريه؛
بعضي هم ساخته شده حکومت بني عباس بودند؛ مثل هاشميه؛
برخي هم با انگيزه سياسي، نه مذهبي و بعضاً با تکيه بر اصل غلو اين کار را مي کردند.
با توجه به شرايط زماني مشخص شد، آن که مهدي واقعي است، بايد تمام شروط نقل شده در روايات را يکجا داشته باشد. همان طور که در مقدمه اشاره شد، آخرين حلقه از معصومين(ع) و فرزند امام حسن عسکري(ع) بعد از دو غيبت صغرا و کبرا، با نشانه هاي خاص ظهور مي کند. او قائم واقعي و زنده است و ان شاء الله روزي ظهور خواهد نمود و جهان را پر از عدل و داد خواهد کرد.