بازگشت

ابن مقنع خراساني


نام اصلي ابن مقنع(متوفي 163 ه.)، عطا مي باشد و برخي گفته اند هاشم بن حکم ا ست؛ و [1] چون خودش را با نقابي از ابريشم سبز يا روپوش زرين مي پوشاند، مقنع لقب گرفت. وي در غايت زشتي و يک چشم و کوتاه قد بود. [2] به نظر مرحوم استاد زرين کوب، نقابي که وي با اصرار در صورت داشت؛ به نظر نمي آيد آن گونه که در روايات آمده، به خاطر کوري چشم و زشتي رويش بوده باشد؛ بلکه حاکي از سعي عامدانه اي است که مخالفان کرده اند، تا نقش او را هرچه ممکن است زشت تر ترسيم نمايند. [3] .

نخستين مرحله از فعاليت ضد ديني او، هنگامي پديدار شد که پس از قتل ابومسلم ادعاي پيامبري کرد؛ اما توفيقي نيافت و به وسيله عاملان منصور دستگير و در بغداد زنداني شد. [4] پس از رهايي از زندان، به مرو بازگشت و با جديت و پشتکار تبليغ افکار خود مي کرد؛ و در اين مرحله حتي ادعاي خدايي کرد! [5] وي به نشانه مخالفت با عباسيان، که لباس سياه داشتند، لباس سفيد و پرچم هاي سفيد افراشت؛ از اين رو آنان را به عربي «مبيضه» مي ناميدند. اقدامات وي چنان هراسي در دل مسلمانان افکند، که عده اي از مسلمانان نزد خليفه مهدي رفتند و خليفه را از خطر او بيم دادند و [6] سربازان خليفه با وي درگير شدند. در نهايت وي در قلعه اي که بود، محاصره شد و دو سال محاصره طول کشيد و بعد از اينکه وارد قلعه شدند، سر از تنش بريدند و براي مهدي عباسي در حلب فرستادند.

پيروانش معتقد بودند که او زنده است؛ چون مطابق روايت تاريخ بخارا، او خود را در تنور انداخت و دود شد. وي خود را از آن جهت سوزاند، تا مردم بگويند که او به آسمان رفته، تا فرشتگان را بياورد و آنها را ياري دهد. [7] .


پاورقي

[1] تاريخ بخارا، ابوبکر محمدبن جعفر النرشخي، ص 90، ترجمه ابونصر احمدبن محمدبن نصر القبادي، تلخيص محمدبن زفربن عمر، تصحيح مدرس رضوي، انتشارات توس، چاپ دوم، 1363.

[2] همان.

[3] تاريخ مردم ايران، دکتر عبدالحسين زرين کوب، ج 2، ص 65، انتشارات اميرکبير.

[4] تاريخ بخارا، ص 90.

[5] همان، ص 91.

[6] همان، ص 93.

[7] همان، ص 102.