بازگشت

تعريف


واژه ي «مقدمات»، که جمعِ «مقدمه» مي باشد، در لغت عبارت است از «اموري که براي شروع در امري لازم هستند»، [1] و در اصطلاح، «مقدمات ظهور» به اموري گفته مي شود که وجود آنها پيش از ظهورِ منجي موعود، حضرت حجه بن الحسن العسکري(عليهماالسلام)، بايسته است؛ چرا که با فراهم آمدن اين مقدمات، مقتضيات ظهور فراهم گشته و موانعِ آن برطرف مي گردد.

گفتني است عرصه ي پژوهش در نوشته ي حاضر، در دايره ي فرهنگ لغات عربي رقم خورده است، بر همين اساس بايد دانست که واژگان ذيل در بردارنده ي معناي مورد نظر مي باشند:

1- وطاء؛ که در بردارنده ي معناي هموار سازي است. و عبارتِ «وَطاءَ الشيءَ» به معناي «آن چيز را آماده و مهيّا ساخت» [2] آمده و در حديث نيز چنين آمده است: «يخرج [اُ] ناس من المشرق فَيُوطِّئونَ للمهدي يعني سلطانه» [3] (از مشرق زمين مرداني خروج مي کنند و براي حضرت مهدي(عليه السّلام)، حکومتش را آماده مي سازند)

2- مهد؛ که در بردارنده ي معناي آماده سازي است، و عبارت «مَهدتُ الا مر» يعني «آن کار را آماده کردم» [4] ، چنان که اين آيه شريفه مي فرمايد: «مَن عمل صالحاً فلا نفسهم يَمهدون» [5] (آنها که کار شايسته انجام مي دهند، سود خود را آماده مي سازند).

3- هيء: که متضمن معنايِ، اصلاح و برطرف کردن نواقص، حاضر نمودن، و فراهم سازي است. همانطور که در آيه شريفه آمده: «فقالوا ربّنا آتنا من لدنک رحمه و هيّيء لنا مِن اءمرِنا رَشَداً» (و گفتند: پروردگارا ما را از سوي خودت رحمتي عطا کن و راه نجاتي براي ما فراهم ساز). [6] .


پاورقي

[1] فرهنگ معين، فرهنگ عميد.

[2] معجم الوسيط، العين، مقاييس اللغه، ذيل ماده وطيء.

[3] بحارالانوار، ج 51، ص 87.

[4] مصباح اللغه، مقاييس اللغه.

[5] روم: 44.

[6] کهف: 10.