بازگشت

حضرت عيسي


حضرت عيسي (علي نبيّنا و آله و عليه السّلام) نيز در گردش همين قانون حتمي پروردگار، روياروي قوم حق ناشناسِ يهود قرار گرفت و براي پشت سرگذاشتن دشمني هاي ايشان، نداي يارخواهي سرداد.

جمعيّت يهود که قبل از آمدن عيسي (علي نبيّنا و آله و عليه السّلام) طبق بشارت هاي پيامبر خويش حضرت موسي (علي نبيّنا و آله و عليه السّلام)، در انتظار ظهور مسيح بودند، هنگامي که ظهور وي را در تضاد با منافعِ جمعي از ستمگران بني اسراييل ديدند، از او روي برگرداندند و تنها عدّه اي محدود، گرد او حلقه زدند.

عيسي (علي نبيّنا و آله و عليه السّلام) پس از دعوت مستدلّ و متقَن، دريافت که گروه يهود اِصرار در مخالفت و انکار و کج روي دارند، لذا در صدد جمع آوري ياوراني بر آمد که پشتوانه ي حرکت انقلابي وي را تأمين کنند، ياوراني که هم خود پاک باشند و نوراني و هم براي بيرون کشيدن ديگران از مُرداب مهالک دنيوي کوشش کنند، لذا صدا زد:«(مَن انصاري اِلي اللّه) [1] کيست که از آيين خدا حمايت کرده و از من دفاع کند.». حواريون در پاسخ عرض کردند: «(نحن انصاراللّه) [2] ؛ ما ياوران خدا هستيم.»، و در مسير ياري مسيح (علي نبيّنا و آله و عليه السّلام) با دشمنان به مبارزه برخاستند، تا اين که گروهي از بني اسراييل به ايشان پيوسته و عدّه اي ديگر بر کفر خويش باقي ماندند. (فامنَت طائِفَه مِن بني اِسرائيل و کفرَت طائفه). [3] .

افزون بر اين، خداوند تبارک و تعالي در ابتداي آيه ي چهاردهم سوره ي مبارک صف، تمام اهل ايمان را به ياري خويش فرا مي خواند: (يا ا يُها الذين ءامَنُوا کُونُوا انصاراللّه)؛ اي اهل ايمان! ياران خدا باشيد.

به راستي خداوندي که قِوام هر قدرتي به قدرت او بسته است، چرا نداي استنصار و ياري طلبي سر مي دهد؟ آيا غير از اين است که اولياي برگزيده ي خدا که هدايت جامعه به دست ايشان است، با تکيه بر نيروي چنين ياوراني بار هدايت و سعادت انسان ها را به سر منزل مقصود مي رسانند؟

بي ترديد، قرآن مجيد، با بيان اين مطالب، در صدد پيوند دوران هاي گذشته با زمان حاضر است، و در حقيقت، پيوند فکري و فرهنگي نسل حاضر را با گذشتگان، براي درک حقايق، لازم و ضروري مي داند؛ زيرا از ارتباط و گره خوردن اين دو زمان (گذشته و حال) وظيفه و مسئوليّت آيندگان روشن مي شود. در اين آيات و نظاير آن ها، سنّت هاي خداوند در اقوام گذشته، خود نمايي مي کند که هرگز جنبه ي اختصاصي نداشته و به صورت يک سلسله قوانين حياتي درباره ي همگان، گذشتگان و آيندگان، اجرا مي شود.


پاورقي

[1] صف: 14.

[2] صف: 14.

[3] صف: 14.