حضرت موسي
در سرگذشت حضرت موسي (علي نبيّنا و آله و عليه السّلام) مي بينيم که بلافاصله، بعد از مبعوث شدن به رسالت، دست به درگاه پروردگار متعال بلند کرده و از او ياري کننده اي را طلب مي کند که در به انجام رساندن آن مسئوليّتِ عظيم ياري اش کند:
(قال ربِّ... واجعَل لي وزيراً مِن اهلي هارون اخي اُشدُد بهِ اَزري واشرکهُ في امري) [1] موسي عرض کرد: «پروردگارا!... و از اهل بيت من، يکي را وزير و معاون من قرار بده، که او برادرم هارون است، و به وسيله ي او پشت مرا محکم کن، و او را در انجام دادن کارهايم با من شريک کن.».
علامه ي طباطبايي، رحمه اللّه، ذيل اين آيات شريف چنين مي فرمايد:
«وزير» از مادّه ي «وِزر» به معناي «بار سنگين» است. وزير را از آن جهت وزير نام نهادند که او سنگيني مسئوليّت ملک را تحمّل کرده و به دوش مي کشد... و موسي (علي نبيّنا و آله و عليه السّلام) بدان جهت از خداوند متعال درخواست وزير کرد که مسئوليّت او داراي جوانب گسترده و پراکنده اي بود و او به تنهايي توانايي بر آمدن از عهده ي آن را نداشت، لذا نيازمند وزيري بود که او را ياري کرده و مقداري از مسئوليّت را بر عهده بگيرد و موسي (علي نبيّنا و آله و عليه السّلام) را پشتيباني کند تا اندکي از سنگيني کار موسي (علي نبيّنا و آله و عليه السّلام) کاسته شود.
در تأييد همين مطلب، جمله ي «اُشدُد بهِ ازري واشرکهُ في امري» در ادامه ي آيات، به منزله ي تفسير و بياني است براي درخواست وزير. اين آيه، مسئوليّت وزير را بيان کرده است. [2] .
اين آيات، به صراحت، اهمّيّت جايگاه ياوران کارامد در مسير پي ريزي يک حرکت و نهضتِ ضدّ شيطاني در برابر سردمداران ستم را بيان مي کند و ره پويان طريق هدايت بشري را به لزوم برخورداري از تشکيلاتي که توانايي بدوش کشيدن بخشي از مسئوليّت سنگين رهبري يک نهضت انقلابي را داشته باشد، متذکّر مي شود.
پاورقي
[1] طه: 30.
[2] الميزان، طباطبايي، محمد حسين؛ ج 14، ص 146 - 147.