بازگشت

حضرت لوط


لوط، آن پيامبر عظيم الشاءن خداوند، با آن که فرستاده ي خدا بود و حقّانيّت خويش را بر مردم از طريق معجزه ثابت کرده بود، ولي براي مبارزه با فرومايگان قوم خويش، آرزوي داشتن هم پيماناني را کرد تا با تکيه بر ايشان بر منحرفان لجوج چيره گردد. آيه ي هشتاد سوره ي مبارک هود، حاکي از آرزوي او است که مي فرمايد:

(قال لو انّ لي بکم قوّه او آوي اِلي رکن شديد)؛ اي کاش مرا به شما اقتداري بود يا آن که از شرّ شما به رکن محکمي پناه مي بردم.

بي گمان سخن از ياوران گفتن با تعبير «قوّت و قدرت، و رکن محکمي که تکيه گاه پيامبر خدا» باشد، نشانه ي اهمّيّت و جايگاه رفيع نيروهاي مدد رسان در مقام رويارويي با دشمنان است. [1] علاوه بر آن که بايد توجه داشت که اين سخن حضرت لوط (علي نبيّنا و آله و عليه السّلام) نه فقط آرزوي او در بُرهه اي از زمان که فرياد استنصار و ياري طلبي تمام انسان هايي است که در جهت پيشبرد جامعه ي بشري به سوي اهداف والاي الهي، روزها و شب هاي عمر خويش را سپري کرده اند.

سرگذشت لوط، نه يک داستان که سنّت جاري خداوند در حقِ تمامي پيشوايان هدايت در ميان امّت هاي خويش است.


پاورقي

[1] لازم به اضافه است، در رواياتِ رسيده از جانب اهل بيت(عليهم السلام)، تأويل اين آيه شريفه، ياران امام زمان(عليه السّلام)، ذکر شده اند.