بازگشت

قاطعيت امام در برخورد با خودي ها


سعدان بن مسلم، ار بعض رجال اش. از امام صادق (عليه السلام)، روايت مي کند که آن حضرت فرمود: «...بَينا الرَّجُلُ عَلي رأسِ القائِمِ يَأمُرُه وينهاهُ [1] (يَأمُرُ وَيَنْهي ) إِذْ قالَ: «أديرُوهُ». فَيُديرونَهُ إلي قُدّامِهِ، فَيَأمُرُ بِضَرْبِ عُنُقِهِ، فَلا يَبقي في الخافِقَيْنِ شَي ءٌ إلاَّ خافَهُ»؛ [2] .

در آن ميان که مردي پشت سر قائم ايستاده و امر و نهي مي کند، ناگاه آن حضرت امر مي کند و دستور مي دهد که او را برگردانيد. پس او را به پيش روي آن حضرت بر مي گردانند و حضرت فرمان مي دهد که گردن او زده شود. پس در شرق و غرب، چيزي باقي نمي ماند جز اين که از او (قاطعيت او در اجراي احکام الهي) مي هرساد.

از نظر مسند، اين روايت، مرسل است و اين روايت، دلالت بر اين دارد که حضرت، به علم خود، در مقام قضا و اجراي حدود عمل مي کند.

بالاخره، پس از برسي روايات، چنين به دست مي آيد که درباره ي حجم و عدد قتل و انتقام، جانب افراط و تفريط گرفته شده و واقع، چيز ديگر است. سياست امام، همان سياست پيامبر اکرم است. گاهي مقتضاي رأفت و عدالت و گستردن عدالت بر جامعه اين است که دشمنان لجوج و اعداد لدود که هرگز و به هيچ وجه با حکومت حضرت مهدي کنار نمي آيند. که البته عدد آنان هم زياد نيست، ولي متأسفانه مبالغه بسياري شده - از سر راه بردارد.

از طرفي، براي پا کردن حکومت الهي، آن هم به گستردگي جهان، اين حجم عدد از تلفات، طبيعي به نظر مي رسد مخصوصاً با توجّه به جمعيّت جهان آنروز که اين مقدار، درصد بسيار ناچيزي شمرده شود.


پاورقي

[1] کذا والظاهر زايدة الضميرُ فيهما والا «يأمرْ و ينهي و يُويّدُ ذالک الخبرُ الآتي .

[2] الغيبة نعماني، ص 239، ب 13، ح 32.