مقدمه
بر خلاف تصوّر بسياري، اعتقاد به حضرت مهدي، عجّل الله فرجه الشريف، و اين که آن حضرت متولّد شده است اختصاص به شيعه ي اثنا عشريه ندارد، بلکه اين مسئله جايگاه و منزلت بارز و دامنه ي وسيعي در ادبيات اهل سنّت، از مذاهب، گوناگون دارد.
مراد از ادبيات همه ي آن چيزهايي است که به طور نثر يا شعر، گفته شده است.
مظهر اين ادبيات، عمدتاً، از سه مجموعه تشکيل مي شود که عبارت است از:
1. کتب تفسير و تاريخ و حديث و روايات فضائل و مناقب.
2. توصيف ها و مدايح و تمجيدها و تعريف هايي که به شکل نثر است.
3. توصيف ها و مدايح و توسّلات و مناجات هايي که به شکل شعر است.
با مطالعه ي ميراث مکتوب اهل سنّت، اين حقيقت به طور آشکار، به چشم مي خورد که جمع کثيري از اهل سنّت، از علما و شعراي شان، از همه ي مذاهب، و گرايش ها، به اين که حضرت مهدي(عج)، فرزند امام حسن عسکري (عليه السّلام) و دوازدهمين امام شمرده مي شود و در سال 255 هجري متولد گرديده است اعتقاد دارند و اين مطلب، از دو موضوع به دست مي آيد:
يک) توصيف حضرت مهدي(عج) به اين که از اولاد حضرت فاطمه (عليهاالسّلام) است و اين که او، آخرين امام از دوازده امامي است که در صحيح بخاري و مسلم [1] به عدد آنان اشاره دارد.
دو) اين که آن حضرت، تنها فرزند امام حسن عسکري (عليه السّلام) و نام او، مانند نام جدش، «محمد» است.
پاورقي
[1] صحيح بخاري، ج 4 ص 248، چاپ دار المعرفه بيروت، کتاب الاحکام صحيح مسلم (به شرح نووي) چاپ دار الفکر بيروت، ج 12، ص 201 - 203 کتاب الامارة.