کتاب شناسي
اثر قابل قبول در خصوص اوايل مسيحاباوري در يهوديت، کار زيگموند مونيکل [1] تحت عنوان او که مي آيد (آکسفورد، 1956) است. کار خلاصه تر که در عين حال شامل متون مصري و بين النهرين است و در اين مقاله نيز به آن اشاره شده، کتاب اينجانب تحت عنوان مسيحا در عهد عتيق (لندن، 1956) است. مقاله ي کارستن کولپه [2] تحت عنوان Huios Tou Anthropou، در فرهنگ خداشناسي عهد جديد، ويرايش گرهارد کتيل [3] (گرند رپيدز: ميک، 1972)، مسأله ي پسر انسان را به خوبي مطرح مي کند. به اثر رولين کِرن [4] تحت عنوان Vorfragen zur Christologic، جلد 3 (Tubingen، 1982 - 1978) و پسر انسان: تفسير و تأثير دانيال (لندن، 1979) اثر موريس کيسي [5] نيز مراجعه کنيد. مهدويت در اسلام اخيراً توسط اثر حوا لازواروس - يافه [6] در کتاب وي به نام برخي از ابعاد ديني اسلام (ليدن، 1981)، صص 48 - 57، و نيز در مهدويت نخستين (ليدن، 1985) اثر ژان اولاف بليچ فلدت [7] مورد بحث قرار گرفته است. در زمينه ي اسلام، به مقاله ي اينجانب تحت عنوان «برخي ابعاد ديني خلافت»، در کتاب سلطنت مقدس (ليدن، 1959) نيز مراجعه کنيد. ادگار بلاشه برخي مشاهدات اوليه را در Lemessianismedonsl he te rodoxie musulmane (پاريس، 1903) ارائه مي کند. بررسي جامع نهضتهاي منجي گرا را مي توان در اديان ستمديده (نيويورک، 1965) اثر ويتوريو لانترناري يافت. اثر لانترناري حاوي کتاب شناسي خوبي است.
نويسنده: هلمه رينگ گرن. [8] .
پاورقي
[1] Sigmund Mowinckel.
[2] Carsten Colpe.
[3] Gerhard Kiule.
[4] Rollin Kearn.
[5] Maurice Casey.
[6] Hava lazarus - Yafeh.
[7] Jan - Olaf Bliche - Feldt.
[8] Helmer Ringgren.