بازگشت

کتاب شناسي


هيچ مطالعه ي جامعي در خصوص کل موضعات مربوط به مهدي و نهضتهاي تاريخي وجود ندارد. يک آشنايي کلي در مهدي اثر کريستين اسنوک هارگرونژه در Versprede Geschriften (بُن 1923) [1] جلد 1، صص 81 - 147 ارايه شده است؛ نظر يک مسلمان آگاه در سده هاي مياني نيز در مقدمه ي ابن خلدون به نام درآمدي بر تاريخ، ترجمه ي فرانز روزنتال [2] (لندن، 1985)، جلد 2، صص 232 - 156 آمده است.

مطالعات مهم پيرامون ظهور اوليه، سابقه، و توسعه ي ايده ي مهدي در نهضتهاي شيعه عبارتند از اثر ژان اولاف بليچ فلدت [3] تحت عنوان آغاز مهدويت (ليدن 1985)، [4] و اثر اِي.اِي. ساشادينا [5] تحت عنوان مهدويت در اسلام: ايده مهدي در شيعه ي دوازده امامي (آباني، 1981). جهت اطلاع از آغاز انقلاب عباسي مي توان به اثر موسي شارون تحت عنوان عناوين سياه شرق: دوره ي تکوين يک شورش (بيت المقدس؛ 1983) مراجعه کرد. تحقيق ادگارد بلوکه [6] تحت عنوان Le messiarusme dans l heterodoxie musulmane (پاريس، 1903) نيز در رابطه با نهضتهاي افراطي شيعه مفيد است، اگر چه بايد با دقت آن را مطالعه کرد.

روند کلي سنت دوازده امامي در خصوص مهدي و آثار عرفاني آن را مي توان در اثر شيخ مفيد تحت عنوان کتاب الارشاد: کتاب راهنماي زندگي دوازده امام، ترجمه ي آي. کي. اِي. هاوارد (لندن، 1981)، صص. 554 - 524؛ در اثر هانري کوربن [7] تحت عنوان پيرامون اسلام ايراني: ابعاد معنويات در فلسفه، جلد 1، Shi isme duode cimain (پاريس، 1971)، فصل 2، 6 و 7؛ و در مقلات کوربن در شماره 28 (1959) و شماره 32 (1968) يافت. تجربه ي مهدويت در شيعه ي اسماعيليه به وسيله ي پي. جي. واتيکيوتيس [8] نظريه فاطميون در باب دولت (لاهور، 1975)، ديويد براير [9] در ريشه هاي دين دروز، در اسلام 52 (1975): 85 - 47، 262 - 239، و 53 (1976): 27 - 5؛ و مارشال جي. اس هاجسون [10] در نظام حشاشين [فدائيان حسن صباح ] نزاع اسماعيليان نزاري الويه در برابر جهان اسلام (1955؛ چاپ مجدد، نيويورک، 1980) بررسي شده است. در خصوص مدعيان مهدويت در هند در قرون شانزدهم و هفدهم ارزيابي مختصري به وسيله ي اس. اي. اِ رزوي [11] در نهضتهاي احياگر مسلمان در شمال هند ارائه شده است (آگرا، 1965)؛ در خصوص احمديه، به اثر اسپنسر لاوان [12] تحت عنوان نهضت احمديه: تاريخ و دورنما (دهلي نو، 1974) مراجعه کنيد.

تحقيق خوبي در خصوص ابعاد مختلف مهدويت و ائتلافهاي صوفي - شيعه پس از دوره ي مغول به وسيله ي ميشل ام. مازوئي [13] ، تحت عنوان ريشه هاي صفويه: شيعه، صوفي گري و غُلات [14] (ويزبادان [15] .

(1972) انجام شده است. در خصوص باب و ايران در قرن نوزدهم، به اثر ادوارد جي. براون [16] تحت عنوان مطالبي در خصوص مطالعه ي دين بابيه (کمبريج، 1918) و اثر اي. اِل. اِم. نيکولاس [17] تحت عنوان سيد علي محمد، ملقب به باب (پاريس، 1905) مراجعه کنيد.


پاورقي

[1] Bonn.

[2] Franz Rosenthal.

[3] Christiaan Snouck Hurgronje.

[4] Leiden.

[5] A. A. Sachedina.

[6] Edgard Bloche.

[7] Henry Corbin.Le.

[8] P. J. Vatikiotis.

[9] David Bryer.

[10] Marshall G.S. Hodgson.

[11] S. A. A. Rizvi.

[12] Spencer Lavan.

[13] Michel M. Mazzoui.

[14] Gulat.

[15] Wiesbaden.

[16] Edward G.Browne.

[17] A. L. M Nicolas.