بازگشت

تفاوت ها و برتري ها


در اين قسمت به طور مختصر، بعضي از ويژگي ها، چالش ها و کاستي هاي فراروي جهاني شدن - در هر سه چشم انداز پيشين - ذکر و تفاوت آن با حکومت جهاني حضرت مهدي (عليه السّلام) روشن و آشکار مي گردد.

1. اين پديده جهاني، هر چند به سرعت در حال گسترش و پيشروي در عرصه هاي مختلف جهاني است و نظرات و ديدگاه هاي بسيار زيادي درباره آن ارائه مي شود؛ اما در عين حال امري مبهم، نارسا و پيچيده است. ژان ماري گينو در اين باره مي نويسد: «وضعيت اجتماعات انساني در تجربه جهاني شدن، با وضعيت شخص نابينايي قابل مقايسه است که ناگهان بينايي اش را به دست مي آورد و فقط يک اسطوره از عهده شرح هيجاناتي برمي آيد که اين دگر ديسي برخواهد انگيخت... رويارويي بي واسطه فرد با جهاني شدن دنيا «سکر آور» است؛ منتها شرايط دموکراسي را از ريشه دگرگون مي کند...». [1] .

در حالي که تصوير حکومت جهاني حضرت مهدي(عج) به روشني در روايات و احاديث بيان شده و ويژگي ها و ساختار کارآمد و جامع نگر اين حکومت، با دقّت هر چه تمام تر، ترسيم و تبيين گشته است و هيچ گونه ابهام و کاستي در آن وجود ندارد. در عين حال، وي به دنبال «حکومت خوب» مي گردد و آرمان دروني خود را در نوشته اش به اين شکل ابراز مي دارد: «راهي که اين کتاب نشان مي دهد باريک است. سيّال بودن جهاني شدن را مي پذيرد. حتّي از نوع دموکراتيک آن قداست زدايي مي کند و با اين وصف از تقليل دادن نهادهاي سياسي به جريان هاي ساده کارکردي امتناع مي ورزد. راهي که ترسيم مي کند، متواضعانه است: جلوس «حکومت خوب» - خوب به اين سبب که بيان عقلايي اجتماع انساني، خواهد بود که آرزوي تشکيل دادن آن را داريم. اجتماعي از انسان هاي آگاه و خردورز - بلکه خيلي ساده تر، توزيع محتاطانه قدرت که با تقسيم آن، امکان سوء استفاده از آن را محدود مي کند... اجتماعات دموکراتيک آينده، اجتماعاتي در عين حال خردورز و تاريخي خواهند بود، دستاوردهاي بلند پرواز آزادي ما و ميراث پيوسته ناپايدار تاريخ ما». [2] ما نيز معتقديم که «حکومت خوب» در تمامي عرصه ها و جنبه ها فقط حکومت کامل و بي بديل حضرت وليّ عصر(عج) است که همه بشر، بايد منتظر چنين روزي باشند. اين حکومت، هم آسماني و الهي است و هم علم دوست و افرادي خردورز و آگاه، عالم، متعهد و موحّد زمام آن را در دست دارند.

2. جهاني شدن در عرصه اقتصادي، در صدد رفع موانع و کاستي هاي پيشرفت و توسعه اقتصادي، اتکا به بازار و تجارت آزاد و رفع بي کاري و بحران هاي اقتصادي است؛ اما با اين حال مشکلات جهان (فقر، نابرابري، بهره کشي، استثمار، بي کاري و...) همچنان پا برجا است. جهان شمولي اقتصاد، به معناي جهاني شدن مشکلات و نارسايي هاي برخاسته از ليبرال - دموکراسي و اقتصاد گرايي غربي است. چون سرمايه داري غربي با طرح مسأله «جهاني شدن»، سعي در انتقال مشکلات و بحران هاي اقتصادي و مالي به خارج دارد که اين امر تبعات سختي براي کشورهاي جهان سوّم در پي دارد. در حالي که برنامه و استراتژي اصلي حکومت جهاني حضرت مهدي(عج)، رفع فقر، نابرابري، کاستي ها و مشکلات از سراسر جهان و از بين بردن ظلم، احجاف، تبعيض و حق کشي است. از آن جايي که مواهب و منابع طبيعي جهان، به طور عادلانه مورد استفاده همگان قرار خواهد گرفت و علم و تکنولوژي بشر نيز رشد فراواني خواهد يافت، مشکلات و نگراني هاي بشر برطرف گشته و مدينه فاضله موعود تحقّق خواهد يافت.

3. جهاني سازي، باعث تسلّط و يکّه تازي آمريکا در عرصه هاي سياسي و اقتصادي مي گردد و به دنبال خود ناامني و رفتارهاي خصمانه به همراه دارد. چيزي که هيچ دولت و کشوري حاضر به پذيرش آن نيست.آلن دوبنوآ مي نويسد: «سده بيست و يکم، سده افول آمريکا و قدرت يابي کشورهايي نو خواهد بود: چين، روسيه، هند، ايران و مصر. اروپا که در شرايط دشواري به سر مي برد، بار ديگر ناگزير است با سرنوشت خود روبه رو شود و جنگ هايي روي خواهد داد که تاکنون مانندشان ديده نشده است. هيچ کس را از رويارويي جهاني - که فروکاستگي ادعاي «جهان شمولي» ارزش هاي غربي خواهد انجاميد - گريزي نيست.» [3] در حالي که اساس و برنامه اصلي حضرت مهدي(عج) گسترش و برقراري صلح و امنيت و آسايش و ريشه کني ظلم و ستم، جنگ و خونريزي از جهان است. در حکومت آن حضرت جايي براي گردن کشان و ستمگران باقي نمانده، ريشه تمامي جنگ ها و ستيزه جويي ها - که همان خواستارهاي فزون تر مادي و اقتصادي است - از بين خواهد رفت و همان طور که قرآن مي فرمايد، ترس مردم، به امنيّت و آسايش مبدّل خواهد شد (وليبدلنّهم مِن بعدِ خوفهم اَمناً).

4. جهاني شدن از نظر فرهنگي و اجتماعي، ادعاي نزديکي، پيوند و جسماني فرهنگ ها و جوامع را دارد؛ اما روشن است که - بر خلاف نظر مدعيان غربي - در جهان آينده، يکپارچگي به وجود نخواهد آمد و پس از تقابلي بنيادين، تمدن ها و فرهنگ هايي نوين سر بر کشيده و چهره جهان را متحول خواهند ساخت. اروپا در اين شرايط مي تواند هويت جديدي يابد و سرنوشت خود را از ليبرال - دموکراسي جهان گراي آمريکايي جدا کند. آلن دوبنوآ مي نويسد: «ملّت ها و فرهنگ ها عوامل راستين تاريخ هستند. سرمايه داري دموکراتيک، اينک صاحب بلامنازع ميدان است. اما اشتباهي بزرگ است که فکر کنيم، براي هميشه مي تواند صحنه را کنترل کند و با پيروزيش تاريخ متوقف خواهد شد». [4] اين برخورد و تضادّ تمدّن ها، جهان را آبستن التهاب، تنش و ناامني مي کند؛ در حالي که در «عصر ظهور»، نشاني از اختلاف و کشمکش فرهنگي و سياسي و حتي سلطه جويي تمدّن ها و فرهنگ ها نخواهد بود و مردم با گزينش و انتخاب خود، آيين و فرهنگ واحدي را پذيرا خواهند شد و در سايه آن با آرامش و آسودگي خيال، زندگي خواهند کرد.

5. از ديگر معايب و نقص هاي بزرگ جهاني شدن، عدم مديريت واحد در جهان، ظهور بلوک هاي قدرت و گسترش واحدهاي سياسي قدرتمند و متنازع با هم است. اين مشکل اساسي، در حکومت جهاني حضرت مهدي(عج) به خوبي حل شده و جهان در تحت فرمان و يد با کفايت آن حضرت قرار خواهد گرفت. کشورهاي جهان تحت رهبري واحد، اداره و مديريت خواهند شد و کارگزاران و ياران نزديک ايشان، حکومت بر واحدهاي سياسي را برعهده خواهند گرفت. چنان که امام صادق عليه السّلام مي فرمايد: «مهدي، اصحاب خويش را به تمامي شهرها و بلاد اعزام مي کند و آنان را به عدالت و احسان فرمان مي دهد». [5] .

6. يکي از مباحث جهاني شدن، کم اهميت شمردن مرزها و ترغيب کردن مردم به ابراز هرگونه موضعي و توليد هرگونه محصولي است که بازار بتواند آن را جذب کند و به عبارتي ترويج اباحي گري و بي مبالاتي است. انفجار بازي هاي ويديويي و بازي هاي مهمل در اينترنت و... ترويج گر فروترين کارهاي رايج و بدترين نوع ميانه مايگي است. [6] اينترنت، با هجمه وسيعي از اطلاعات و دنيايي از اطلاعات که بر سر ما مي ريزد، امکان اين را مي گيرد که به عمق پناه ببريم و با حقايق و واقعيات به طور جدي آشنا شويم و.... رسانه هاي صوتي و تصويري، فيلم ها، عکس ها و... نيز عامل مخرّبي بر زندگي معنوي بشر بوده و اخلاق و رفتار او را به شدّت در جهت ترويج مفاسد و ناهنجاري ها سوق داده است. اما عصر ظهور، عصر حاکميت فضيلت، اخلاق، علم، دانش و انسانيت خواهد بود. مردم به کرامت ذاتي خود پي برده، از رفتارها و گفتارهاي پوچ و پليد، دوري خواهند گزيد. امام باقر عليه السّلام مي فرمايد: «هنگامي که قائم ما قيام کند، خداوند دستش را بر سر بندگان مي نهد و عقول آنان را با آن جمع مي کند و افکار آنها با آن تکميل مي شود». [7] .

7. از نظر برخي، جهاني شدن باعث ايجاد تعامل و برابري فرهنگي، اقتصادي و سياسي جوامع مي شود و همگان از محصولات فرهنگي و ارتباطات استفاده کرده و در نتيجه تفاوت ها و نابرابري ها از بين مي رود. اما از نظر ديويد هلد، رشد ارتباطات جهاني يا افزايش جريان هاي فرهنگي، ارتباط چنداني با هموارسازي زمينه فعاليت ها و کاهش نابرابري هاي جهاني ندارد؛ بلکه اين امر - برخلاف آنچه معمولاً تبليغ مي شود - باعث تشديد نابرابري ها در عرضه توليد و توزيع کالاها، خدمات و امتيازات شده است و به نوبه خود، ميان کساني که از مجموعه رو به تزايدي از منابع و وسايل ارتباطي برخوردار هستند و آنان که فاقد الکتريسيته، فناوري ارتباطات و يا قدرت دسترسي به اطلاعات هستند، فاصله و شکافي ايجاد کرده است که به طور روز افزون در حال گسترش است. دار ندورف نيز ادعا مي کند: تعداد فزاينده اي از مردم - به ويژه نسل جوان تر - از بازار کار طرد خواهند شد. [8] .

همان گونه که پيش تر گذشت، رکن اساسي حکومت حضرت مهدي(عج) رفع نابرابري و تبعيض و استفاده کامل و بهينه از منابع طبيعي جهان خواهد بود. او اموال را ميان مردم چنان به مساوات تقسيم خواهد کرد که ديگر محتاجي ديده نخواهد شد تا زکات بگيرد. همگان به طور برابر از نعمت هاي الهي برخوردار شده و بيکاري و فقر ريشه کن خواهد شد. امام باقر (عليه السّلام) مي فرمايد: «... در روي زمين خرابي باقي نمي ماند، مگر آن که [پس از پيروزي قائم ما] آباد شود». [9] .

8. جهاني شدن در عين حال که خدمات مثبت و مفيدي براي جوامع انساني دارد؛ اما آلودگي هاي سياسي و اخلاقي، گسترش تروريسم و سوء استفاده از آن، فزونيِ قاچاق مواد مخدر و کلاهبرداري هاي مالي، مشکلات زيست محيطي، گسترش بيماري هاي جمعي، سوء استفاده هاي جنسي، فروش کودکان و زنان و... نيز جنبه جهاني پيدا کرده است. اين مسائل و مشکلات، به علّت باز شدن مرز کشورها بر روي يکديگر، گسترش مبادلات بين المللي و... به مشکلات و جرايم فرامرزي و جهاني تبديل شده است؛ يعني، با گسترش «جهاني شدن»، اين مشکلات نيز فراگير و گسترده مي شود. [10] .

در حالي که در حکومت جهاني حضرت مهدي(عج)، مجال و امکاني براي بروز اين گونه مشکلات نخواهد بود. افراد فاسد و تباهگر از بين خواهند رفت و افراد صالح، جانشين آنان بر روي زمين خواهند شد. زمينه هاي فکري و اعتقادي مردم تغيير خواهد يافت و رذايل اخلاقي و آلودگي هاي جنسي، ريشه کن خواهد شد. مردم به نحو شايسته و به اندازه نياز از طبيعت بهره خواهند برد و امنيت رواني بر جامعه حاکم خواهد شد.

مشکلات و ناگواري هاي زيادي که اينک گريبانگير جوامع جهاني است و در آينده نيز بشر از آن رهايي نخواهد يافت؛ در حکومت جهاني حضرت مهدي(عج) وجود نخواهد داشت و همه مردم در امنيت، رفاه، آسايش و راحتي جمعي خواهند بود و همگان از ثروت، عدل، برابري، علم و دانش جهاني بهره مند خواهند شد. اين وعده حتمي خداوند به همه مستضعفان و يکتاپرستان جهان و نقطه اوج و متعالي تاريخ بشري خواهد بود. اصولاً حکومت جهاني امام مهدي(عج)، براي رفع و ريشه کني مشکلات، ناهنجاري ها، کاستي ها، نابرابري ها، فسادها و انحراف ها تشکيل خواهد يافت و جنگ و ستيزه جويي، ناامني، ظلم و برتري طلبي و... ريشه کن خواهد شد. در اين صورت امنيت يک تن، امنيت همه و رفاه يک تن، رفاه همه خواهد بود. رفاه و تنعّم بدان سان خواهد بود که ديگر نيازمند و صاحب حاجتي در سطح جامعه پيدا نمي شود؛ زيرا ثروت و منابع عادلانه در ميان مردم تقسيم خواهد شد. حکومت حضرت مهدي(عج) براي مردم و به جهت هدايت و نجات آنان است؛ از اين رو نويد بخش دوستي، يکرنگي، يکدلي و نوع دوستي در ميان همگان خواهد بود.

جهاني شدن اين حکومت، به معناي جهاني شدن فضليت ها، عدالت ها، نيکي ها، برابري ها و معنويت ها خواهد بود و مردم فرصتي خواهند يافت که خوب بينديشند؛ خوب زندگي کنند؛ حکمت و دانش واقعي بياموزند؛ يکديگر را دوست بدارند؛ به حق همديگر تجاوز نکنند؛ توحيد محور و اخلاق گرا باشند؛ جامعه اي عاري از فساد و تباهي تشکيل دهند و.... در مدينه فاضله مهدوي، همه جا سخن از عدالت و قسط است و مردم شاهد لبريز شدن زمين از عدل و داد خواهند بود. دامنه عدالت او، تا اقصا نقاط منازل و زواياي ناپيداي جامعه گسترده خواهد شد؛ حتّي عدالت و دادگري، همچون گرما و سرما در درون خانه هاي مردمان نفوذ کرده و مأمن و مسکن وجود آنان را سامان خواهد بخشيد.


پاورقي

[1] ژان ماري گنو، آينده آزادي، چالش هاي جهاني شدن دموکراسي، مرکز چاپ و انتشارات وزارت خارجه، ص 17 مقدمه.

[2] همان، ص 150.

[3] فرهنگ گرايي، جهاني شدن و حقوق بشر، ص 125.

[4] همان، ص 126.

[5] يوم الخلاص، ص 395.

[6] ر.ک: پديده جهاني شدن، ص 153.

[7] بحارالأنوار، ج 12، 182.

[8] روزنامه جام جم، شماره 754، ص 8.

[9] منهاج البراعة، ج 8، ص 353.

[10] فصلنامه پژوهش و سنجش، شماره 25، ص 210.