سيستم تغيير
اين انتظار، شبيه انتظار مردم از خداست که کارهاشان را از بد به خوب، از نيازمندي به بي نيازي، از ناتواني به توانايي واز شکست به پيروزي تغيير دهد. شکي نيست که چنين انتظاري، انتظار درست وعقلاني است؛ زيرا انسان، توده اي است از ضعف وعجز وفقر وناداني وزشتي، واز خداي تعالي انتظار مي رود که همه اين ها را تغيير داده وبه نيرو وتوان وبي نيازي ودانايي وخوبي تبديل کند. ايرادي نيست که انسان از خدا چنين توقّع وانتظاري داشته باشد، ليکن به شرط آن که براي تحقق اين انتظار، سيستم معقولي را که خداي تعالي براي چنين تغييري در نظر گرفته، در پيش گيرد.
بي گمان هيچ ترديدي در چنين تغييري از سوي خداي تعالي نيست، ليکن در ضمن سيستمي مشخص ومادام که انسان چنين سيستمي را به کار نگيرد، درست نيست که توقع وانتظار تغيير از جانب خدا را داشته باشد. اين سيستم آن است که انسان ابتدا در خودش تغيير ايجاد کند تا خداي تعالي شرايط را به نفع او تغيير دهد.
بي شک عقب ماندگي اقتصادي وعلمي، شکست نظامي وسوء مديريت و... از إِشکال وضعف وسستي ونوميدي وجهل نهفته در وجودمان وفقدان جسارت وشجاعت ريشه مي گيرد. پس اگر ما در خودمان تغيير ايجاد کنيم، خدا نيز شرايط را به نفع ما تغيير خواهد داد.
چنان که اگر ما حال خود را تغيير ندهيم خدا نيز شرايط را به نفع ما دگرگون نخواهد ساخت؛ مگر آن که خود بخواهد. در اين دو حقيقت هيچ شک ومناقشه اي نيست. انتظار تغيير از سوي خداي تعالي حقيقتي است قطعي، وليکن در صورتي که اين انتظار با حرکت وعمل انسان همراه گردد، وبه تعبير ديگر، اين همان انتظار انقلابي است.