توجيه رواني مسأله انتظار
«انتظار»، پيوند وقرابت برجسته اي با «حرکت» دارد. حرکت از برآيندهاي انتظار وانتظار از جهت دهنده هاي حرکت است.
برخي دوست دارند حالت انتظار را يک مسأله رواني ناشي از حرمان در اقشار محروم جامعه وتاريخ تفسير کنند وحالت فرار - از واقعيّت گرانبار با مشقّت ها - به سوي تصوّر آينده اي که محرومان در آن بتوانند تمام حقوق از دست رفته وسيادتشان را بازپس گيرند. اين، نوعي خيالبافي يا نوعي گريز از دامن واقعيّت به آغوش تخيّل است.
مناقشه در توجيه بالا
بي گمان، هنگامي که در پيشينه تاريخي مسأله، نظر کنيم وگستره وسيع نفوذ آن را در عقايد ديني معروف تاريخ انسان بنگريم، چنين توجيهي براي مسأله انتظار کاملاً غيرعلمي وبي پايه خواهد بود.