ابعاد سه گانه موجود در اديان
در هر ديني از اديان، حدّاقل اين سه مؤلّفه وجود دارد:
1 - مجموعهاي از عقايد و تعاليم و آموزهها، که در آن به بُعد عقيدتي يا «بُعد معرفتي»، تعبير ميشود؛
2 - اخلاقيات و اعمال و مناسکي که از آن به «بُعد اخلاقي» تعبير ميشود (اخلاق به معناي عام، که حتي شريعت و فقه را نيز در بر ميگيرد)
3 - تحوّلات و انفعالات دروني و روحي مؤمنان، که از آن به «بُعد تجربي» تعبير ميشود؛ اما تجربه دروني نه تجربه بيروني.
سؤالي که «شلاير ماخر» مطرح کرد اين بود که، از ميان اين ابعاد سه گانه، که در هر ديني وجود دارد؛ يعني: آموزههايي که پيروان به آنها قائلند، اخلاقيات (اعمال و مناسکي) که پيروان به آنها ملتزم هستند و حالتها و انفعالات درونياي که در اثر اين اخلاقيات و مناسک براي مؤمنان حاصل ميشود؛ کدام بُعد جنبه «گوهري» و تشکيل دهنده لُب دين را دارند؛ و کدام يک از اين ابعاد جنبه پوستگي و حاشيهاي دارد؟