بازگشت

سيماي کوفه در آيينه روايات


در کلمات دُرر بار ائمّهِ اطهار (عليهم السلام) احاديث فراواني در فضيلت کوفه آمده است که به شماري از آن‌ها اشاره مي‌کنيم:

1 - از امام باقر (ع) پرسيدند: پس از مکه و مدينه کدامين بقعه افضل است؟

فرمود: «کوفه»، سپس فرمود:

هِيَ الزکيهُ الطاهرهُ، فيها قُبُورُ النبيينَ المُرسلينَ وَ غَيرِ المُرسَلينَ، وَ الاوصِياءِ الصادِقينَ...؛ [1] .

کوفه پاک و پاکيزه است، قبور مطهر پيامبران مرسل و غير مرسل و اوصياي راستين در آن جاست.

2 - امام صادق (ع) در اين رابطه فرمود:

اَلکوفَهُ حَرَمُ اللهِ وَ حَرَمُ رَسُولِهِ وَ حَرَمُ اميرالمؤ‌منينَ، الصلاهُ فيها بألفِ صَلاهٍ وَ الدرهَمُ فيها بِألفِ دِرهَمٍ؛ [2] .

کوفه حرم خدا، حرم پيامبر و حرم اميرالمؤ‌منين (صلوات‌الله‌عليه) مي‌باشد. يک نماز در آن معادل يک هزار نماز، و يک درهم در آن معادل يک هزار درهم است.

3 - رسول اکرم (ص) فرمود:

اَلکُوفَهُ جُمجُمَهُ العَرَبِ وَ رُمحُ اللهِ تَبارَک وَ تَعالي وَ کَنزُ الايمانِ؛ [3] .

کوفه مغز عرب، نيزهِ خداوند منان و گنجينهِ ايمان است.

4 - حضرت سلمان هنگامي که از سرزمين کوفه عبور مي‌کرد فرمود:

اينجا قبه الاسلام است. [4] .

اين تعبير از رسول اکرم (ص) در مورد مسجد کوفه روايت شده است. [5] .

مسعودي در علت نامگذاري کوفه به «قبّه الاسلام» از امام (ع) روايت مي‌کند که حضرت نوح (ع) در وسط مسجد کوفه گنبدي زد، اهل و عيال و مؤ‌منان را آن جا اسکان داد، تا شهرها تأسيس‌گرديد و فرزندانش در شهرها اقامت گزيدند، پس کوفه «قُبّه الاسلام» ناميده شد. [6] .

5 - اميرمؤ‌منان (صلوات الله عليه) در فضيلت کوفه فرمود:

اَلکوفَهُ کَنزُ الايمانِ وَ حجهُ الاسلامِ وَ سيفُ اللهِ وَ رُمحُهُ، يَضَعُهُ حَيثُ يَشاءُ؛ [7] .

کوفه گنجينهِ ايمان، حجت اسلام، شمشير و نيزهِ خداوند منان است، که هر کجا بخواهد آن را به کار بگيرد.

6 - از ابن عباس روايت شده که فرمود:

اَلکوُفَهُ فُسطاطُ الاِسلامِ؛ [8] .

کوفه خيمهِ اسلام است.

7 - امام صادق (ع) به کسي که مي‌خواست مکه يا مدينه را به عنوان اقامتگاه خود انتخاب کند، فرمود:

عَلَيکَ بالعراقِ الکوفَهَ، فان البرکَهَ مِنها علي اثنَي عَشَرَ ميلاً هکذَا و هکذَا...؛ [9] .

بر تو باد عراق، در کوفه سکونت کن که برکت در دوازده ميلي آن مي‌باشد، اين گونه - يعني؛ از هر چهارطرف -.

8 - امام صادق (ع) در همين رابطه فرمود:

اَلکوفَهُ روضه مِن رياضِ الجنهِ؛ [10] .

کوفه باغي از باغهاي بهشت است.

9 - از رسول اکرم (ص) روايت شده که فرمود:

طينَهُ شيعتنا مِن الکوفهِ؛ [11] .

گل شيعيان ما از کوفه است.

10 - در احاديث طينت آمده است:

طينُ الارضِ مکهُ و المدينهُ و الکوفَهُ وَ بَيتِ المقدسِ وَ الحائِرِ؛ [12] .

گل زمين از مکه، مدينه، کوفه، بيت المقدس و حائر (حرم امام حسين عليه السلام) مي‌باشد.

11 - امير مؤ‌منان (صلوات الله عليه) در مدح کوفه فرمود:

وَيحکِ يا کوفهُ، ما اطيبکِ و اطيَبَ ريحَکِ!؛ [13] .

اي کوفه! ترا چه مي‌شود که اين قدر پاکيزه‌اي و بويت اين قدر پاکيزه است؟

12 - امير مؤ‌منان (صلوات الله عليه) در اين رابطه به نظم فرمود:

يا حَبَّذَا السيرُ بأرضِ الکوفهِ‌

ارضٌ سواءٌ سَهلَه معروفهٌ [14] .

وه چه زيباست گشت و گذار در سرزمين کوفه، سرزمين هموار خوش منظر خوشبو.

13 - امام صادق (ع) در مدح کوفه فرمود:

ان اللهَ اختارَ من جميعِ البلادِ کوفَهَ وَ قُم و تفليسَ؛ [15] .

خداوند از ميان همهِ شهرها، کوفه، قم و تفليس را برگزيد.

14 - امام حسن عسکري (ع) در اين رابطه فرمود:

لَموضعُ الرجلِ في الکوفهِ، احبُّ اليّ مِن دارٍ في المدينهِ؛ [16] .

جاي پايي در کوفه براي من، از خانه‌اي در مدينه محبوب‌تر است.

15 - امام صادق (ع) در ضمن حديثي فرمود:

ان اللهَ احتج بالکوفهِ علي سائِرِ البلادِ، و بالمؤ‌منينَ مِن اهلها علي غَيرهِم؛ [17] .

خداوند با کوفه بر ديگر شهرها احتجاج نمود، و با مؤ‌منان از اهل آن بر ديگران.

16 - و در حديث ديگري فرمود:

مَن کانَ له دارٌ بالکوفهِ فليتمسک بِها؛ [18] .

هر کس در کوفه خانه‌اي داشته باشد، حتماً آن را نگه بدارد.

17 - امير مؤ‌منان (صلوات الله عليه) در مورد دفع بلاها از کوفه فرمود:

يُدفعُ البلاءُ عنها کَما يدفعُ عَن اخبيهِ النبيٍّ؛ [19] .

بلا از کوفه دفع مي‌شود، آن گونه که از خيمه‌هاي پيامبر (ص) دفع مي‌گردد.

18 - امام صادق (ع) در همين رابطه فرمود:

اِذا عمتِ البلايا، فالامنُ في الکوفَهِ وَ نواحيها؛ [20] .

هنگامي که بلاها همگاني شود، امنيت در کوفه و اطراف آن است.

19 - در حديث ديگر از حوادث جانکاه و بلاهاي خانمان‌سوز گفت و گو فرمودند، پرسيدند که در چنين شرايطي به کجا فرار کنيم؟ فرمود:

اِلَي الکوفَهِ وَ حَواليها؛ [21] .

به سوي کوفه و اطراف آن.

20 - رسول اکرم (ص) در يک حديث طولاني خطاب به اميرمؤ‌منان (ع) فرمود: خداوند ولايت ترا به آسمان‌ها عرضه نمود، آسمان هفتم سبقت جست: پس آن را با عرش زينت بخشيد، سپس...؛

ثُمَ سَبَقَت اليهاَ الکوفهُ، فزيّنَها بِکَ؛ [22] .

آنگاه کوفه سبقت جست، پس آن را با وجود تو زينت بخشيد.

21 - امير مؤ‌منان (صلوات الله عليه) در مورد پيوند ناگسستني خود با کوفه مي‌فرمايد:

هذِهِ مدينتنا، وَ محلنا و مقرُّ شيعتنا؛ [23] .

اينجا شهر ما، جايگاه ما و اقامتگاه شيعيان ماست.

22 - امام صادق (ع) در همين رابطه فرمود:

تُربهٌ تُحبنا وَ نُحبها؛ [24] .

خاک کوفه ما را دوست دارد و ما نيز آن را دوست مي‌داريم.

23 - و در حديث ديگري فرمود:

براي خدا حرمي است و آن مکه است، براي پيامبر خدا حرمي است و آن مدينه است، براي اميرمؤ‌منان حرمي است و آن کوفه است و براي ما حرمي است و آن قم مي‌باشد. [25] .

24 - و در حديث ديگري با توضيح بيشتري فرمود:

وَ الکوفَهُ حَرَمُ عليّ بنِ ابي طالبٍ (ع) . اِن عَلِياًّ (ع) حَرّمَ مِنَ الکوفَهِ ما حَرمَ ابراهيمُ مِن مکهَ، وَ ما حَرّمَ مُحمدٌ (صلي الله عليه و آله) مِنَ المَدينهِ؛ [26] .

کوفه حرم علي بن ابي طالب است، حضرت علي (ع) از کوفه حرام کرده، آن چه را که حضرت ابراهيم از مکه و حضرت محمد (ص) از مدينه حرام کرده‌اند.

25 - مولاي متقيان، خود در اين رابطه فرمود:

مَکهُ حَرَمُ اللهِ، وَ المدينهُ حَرَمُ رَسُولِ‌اللهِ، (ص) وَ الکوفهُ حَرَمي، لايريدُها جَبارٌ بحادثهٍ اِلاّ قَصَمَهُ اللهُ؛ [27] .

مکه حرم خدا، مدينه حرم رسول خدا و کوفه حرم من است، هيچ ستمگري در صدد ايجاد حادثه در آن بر نمي‌آيد، جز اين که خداوند ريشه‌کن‌اش مي‌کند.

26 - امام صادق (ع) در اين رابطه فرمود:

اَللهم ارمِ مَن رَماها وَ عادِ مَن عاداها؛ [28] .

بار خدايا! هر کس کوفه را بزند او را بزن و هر کس آن را دشمن بدارد او را دشمن بدار.


پاورقي

[1] تهذيب الاحکام، ج 6، ص 31؛ مزار مفيد، ص 18؛ المزار الکبير، ص 113؛ روضه الواعظين، ج 2، ص 410؛ بحارالانوار، ج 100، ص 440.

[2] الکافي، ج 4، ص 586؛ الفقيه، ج 1، ص 147؛ مزار مفيد، ص 19؛ المزار الکبير، ص 115؛ روضه‌الواعظين، ج 2، ص 410؛ وسائل‌الشيعه، ج 5، ص 256؛ تهذيب الا‌حکام، ج 6، ص 31؛ کامل الزيارات، ص 29.

[3] علل الشرائع، ج 2، ص 461؛ النّهايه، ج 1، ص 208؛ بحارالانوار، ج 65‌، ص 172؛ ج 100، ص 369؛ مستدرک الوسائل، ج 10،

ص 204.

[4] رجال کشّي، ص 20؛ بحار الانوار، ج 22، ص 386.

[5] روضه الواعظين، ج 2، ص 409.

[6] اثبات الوصيّه، ص 23.

[7] معجم البلدان، ج 4، ص 492.

[8] کنز العمّال، ج 12، ص 301.

[9] تهذيب الا‌حکام، ج 6، ص 44؛ المزار الکبير، ص 344؛ بحارالا‌نوار، ج 100، ص 404.

[10] فرحه الغريّ، ص 69؛ وسائل الشيعه، ج 14، ص 387.

[11] الهدايه، ص 111؛ مستدرک الوسائل، ج 10، ص 208.

[12] الکافي، ج 1، ص 390، بحارالا‌نوار، ج 25، ص 49؛ ج 61، ص 46.

[13] خصائص الا‌ئمّه، ص 114؛ مستدرک الوسائل، ج 10، ص 203 و 264.

[14] العقد الفريد، ج 6، ص 137؛ النّهايه، ج 3، ص 217؛ بحارالا‌نوار، ج 34، ص 428؛ ديوان اميرالمؤ‌منين، ص 111.

[15] تاريخ قم، ص 97؛ بحارالا‌نوار، ج 60 ص 214؛ مستدرک الوسائل، ج 10، ص 205.

[16] بحار الانوار، ج 52، ص 386؛ ج 100، ص 385؛ مستدرک الوسائل، ج 10، ص 205.

[17] تاريخ قم، ص 95؛ مستدرک الوسائل، ج 10، ص 205.

[18] بحار الانوار، ج 52، ص 386؛ ج 100، ص 385؛ مستدرک الوسائل. ج 10، ص 264.

[19] عيون الا‌خبار، ج 2، ص 65؛ بحار الا‌نوار، ج 100، ص 392.

[20] تاريخ قم، ص 97؛ مستدرک الوسائل، ج 10، ص 205.

[21] همان؛ بحارالا‌نوار، ج 60، ص 214.

[22] اقبال الاعمال، ص 465؛ تاريخ قم، ص 94؛ بحار الانوار، ج 27 ص 262؛ ج 60، ص 212؛ مستدرک الوسائل، ج 10، ص 204.

[23] تاريخ الکوفه، ص 63.

[24] همان.

[25] تاريخ قم، ص 97؛ مجالس المؤ‌منين، ج 1، ص 83؛ بحار الانوار، ج 60، ص 216؛ مستدرک الوسائل، ج 10، ص 206.

[26] امالي شيخ طوسي، ص 672؛ بحار الانوار، ج 99، ص 85؛ مستدرک الوسائل، ج 10، ص 202.

[27] الکافي، ج 4، ص 563؛ تهذيب الاحکام، ج 1، ص 12؛ جامع الاخبار، ص 69؛ روضه الواعظين، ج 2، ص 407؛ وسائل الشيعه، ج 14، ص 360.

[28] تاريخ الکوفه، ص 63.