بازگشت

گستره پايتخت دولت کريمه


از ويژگيهاي «کوفه» اين پايتخت دولت کريمهِ اهلبيت گسترهِ زماني و مکاني آن است که تا کنون هيچ پايتختي در جهان از چنين گسترش و وسعت زماني و مکاني برخوردار نبوده است.

اما از نظر گسترهِ زماني، بر اساس روايات اهلبيت عمر دنيا يکصد هزار سال است، که بيست هزار سال آن مربوط به دشمنان اهلبيت و هشتاد هزار سال آن مربوط به خاندان عصمت و طهارت است. [1] .

اهل تحقيق معتقد هستند که منظور از اين حديث بيان نسبت حکومت حقهِ اهلبيت در مقايسه با کل عمر کرهِ زمين است، يعني هشتاد درصد از کل عمر جهان مربوط به اين خاندان و بيست درصد ديگر مربوط به ديگران است.

رواياتي که مدت رجعت رسول اکرم (ص) را پنجاه هزار سال، [2] امير مؤ‌منان (ع) را چهل و چهار هزار سال، [3] و امام حسين (ع) را چهل هزار سال تعيين مي‌کنند، [4] گواه بيان فوق مي‌باشند.

آيا به جز کوفه پايتختي سراغ داريم که دوران پايتختي آن به بلنداي هشتاد درصد عمر جهان باشد.

نخستين کسي که در کوفه رحل اقامت افکنده، بر جهان هستي فرمانروايي مي‌کند، خورشيد جهان افروز امامت، کعبهِ مقصود و قبلهِ موعود جهان خلقت، واپسين حجت حضرت احديت، آخرين مصلح و منجي جهان بشريت، وجود اقدس حضرت بقيه الله (روحي و ارواح العالمين لتراب مقدمه الفدا) مي‌باشد، که به مدت سيصد و نه سال حکومت مي‌کند. [5] .

در واپسين روزهاي عمر شريف حضرت بقيه‌الله (عج) سالار شهيدان حضرت اباعبدالله الحسين (ع) با هفتاد و پنج هزار نفر از شيعيان [6] و هفتاد تن از شهداي کربلا رجعت مي‌کند [7] و مدت فرمانروايي اش به قدري طول مي‌کشد که ابروهايش روي ديدگان‌اش مي‌افتد. [8] .

با توجه به اعتقاد قطعي ما، که معصوم را جز معصوم غسل نمي‌دهد، در احاديث فراواني تصريح شده که غسل و کفن و دفن حضرت ولي عصر (عج) توسط امام حسين (ع) انجام خواهد شد. [9] .

آنگاه مولاي پرواپيشگان اميرمؤ‌منان (صلوات الله عليه) رجعت نموده، به مدت چهل و چهار هزار سال فرمانروايي مي‌کند. [10] .

از روايات فراواني استفاده مي‌شود که رجعت رسول اکرم (ص) هم زمان با دوران فرمانروايي اميرمؤ‌منان (ع) خواهد بود. [11] .

روي اين بيان فرمانروايي پيشوايان معصوم در دوران رجعت ده‌ها هزار سال به طول خواهد انجاميد، از اين رهگذر گسترهِ زماني پايتختي کوفه به بلنداي آفتاب بوده، هشتاد درصد عمر جهان را فرا خواهد گرفت.


پاورقي

[1] الايقاظ من الهجعه، ص 339؛ مختصر البصائر، ص 212.

[2] تفسير البرهان، ج 10، ص 55؛ بحار الانوار، ج 53، ص 104؛ الايقاظ من الهجعه، ص 338؛ منتخب الانوار المضيئه، ص 202؛ الرّجعه، استرآبادي، ص 33؛ مختصر البصائر، ص 49.

[3] همان.

[4] تفسير برهان، ج 2، ص 408؛ رجعت يا دولت کريمهِ اهلبيت، ص 190.

[5] بحار الانوار، ج 52، ص 390؛ گزيدهِ کفايه المهتدي، ص 305.

[6] تفسير البرهان، ج 8، ص 439؛ بحارالانوار، ج 53، ص 106؛ الرجعه، ص 188.

[7] الکافي، ج 8، ص 175؛ تفسير العيّاشي، ج 3، ص 37.

[8] مختصر البصائر، ص 29؛ تفسير البرهان، ج 7، ص 376؛ الرجعه، ص 61.

[9] الکافي، ج 8، ص 175؛ تفسير البرهان، ج 6، ص 51؛ حليه الابرار، ج 5، ص 424؛ تفسير العياشي، ج 3 ص 37؛ تفسير الصافي، ج 4، ص 388؛ مختصر البصائر، ص 48؛ الرجعه، ص 92.

[10] منتخب الانوار المضيئه، ص 202؛ الايقاظ من الهجعه، ص 338.

[11] تفسير البرهان، ج 10، ص 55؛ بحار الانوار، ج 53، ص 104.