شيخ حسين آل رحيم
محدّث نوري از افراد مورد وثوقي چون «شيخ باقر کاظمي» و «شيخ طه نجف» نقل کرده که در نجف اشرف روحاني زاهد و مقدّسي به نام «شيخ حسين» از تيرهي «آل رحيم» بوده که در نهايت فقر زندگي ميکرده و از کودکي به سرفه و مرض سينه مبتلا بوده، و به هنگام سرفه کردن از سينهاش خون ميآمده، از زني از اهل نجف خواستگاري کرد و دست رد بر سينهاش زدند.
شيخ حسين چهل شب چهارشنبه به مسجد کوفه رفته، شبها را در آنجا بيتوته کرده، همهاش به دعا و مناجات و توسّل سپري نموده و نتيجهاي حاصل نشده، تا در چهلمين شب چهارشنبه به محضر مولي راه يافته، پس از گفت و گوي فراوان حاجتهاي خود را بازگو کرده، مولي فرمود:
«امّا سينهات پس عافيت يافت، امّا آن زن به زودي نصيب تو ميشود، ولي فقر تا پايان زندگي با تو قرين است.»
آنگاه در محضر مولي به حرم حضرت مسلم مشرف شده، آثار عظمت فراوان از مولي مشاهده کرده، در همان لحظه سينهاش خوب شده و در کمتر از يک هفته مقدمات ازدواج با خانم مورد نظرش فراهم گرديده است.
اين داستان با تفصيل بسيار گسترده در منابع فراوان آمده است [1] ، جز اين که نام او در «جنه المأوي» محمد به جاي حسين ذکر شده است.
پاورقي
[1] ملاقات با امام زمان، ج 1، ص 290؛ ديدار يار، ج 2، ص 197؛ امام زمان و سيدبحر العلوم، ص 63 و 158.