بازگشت

سيد مهدي بحرالعلوم


‌شخصيت والاي سيد بحر العلوم بر احدي پوشيده نيست، مرحوم کاشف الغطاء شيخ جعفر کبير با آن جلالت قدر و مرجعيّت عامّه که داشت، خاک نعلين سيد را از روي تبرک با تحت الحنک عمامه‌اش پاک مي‌کرد [1] ، به قدري کرامات و خارق عادات از وي صادر شد که صاحب جواهر از او به عنوان «صاحب کرامات باهره و معجزات قاهره» تعبير مي‌کرد. [2] .

‌محدث قمي، [3] محدّث نوري [4] ، مرحوم خياباني [5] و بسياري از محدثان و مورخان تصريح کرده‌اند که تشرّف او به پيشگاه حضرت بقيه الله (عجّل اللّه تعالي فرجه الشّريف) به تواتر رسيده است. [6] .

‌افتخار قرون و اعصار علامه‌ي بحر العلوم را تشرّفات فراواني است که يکي از آنها در مسجد کوفه رخ داده است.

‌سيد جواد عاملي، صاحب مفتاح الکرامه (متوفاي 1226 ه.ق) استاد صاحب جواهر و شاگرد برجسته‌ي بحر العلوم مي‌گويد:

‌شبي از شبها، استادم سيد بحر العلوم را ديدم که از دروازه‌ي شهر نجف بيرون رفت، من نيز به دنبال او حرکت کردم تا وارد مسجد کوفه شد، من نيز پشت سر ايشان وارد شدم.

‌استاد را مشاهده کردم که به مقام حضرت صاحب الامر (عليه‌السلام) رفت و در آن جا با امام زمان (عجّل اللّه تعالي فرجه الشّريف) به گفت و گو پرداخت.

‌امام زمان (عجّل اللّه تعالي فرجه الشّريف) در پاسخ يکي از پرسش‌هاي بحرالعلوم فرمود:

«شما در احکام شرعيه به ادلّه‌ي ظاهريّه مأمور هستيد و مکلّف به همان چيزي هستيد که از آن ادلّه استفاده نموده‌ايد، شما مأمور به احکام واقعيّه نيستيد». [7] .



ملاّ زين العابدين سلماسي از اصحاب خاصّ سيد بحرالعلوم مي‌گويد:

‌من حضور داشتم در محفل سيد بحر العلوم که شخصي از امکان روِ‌يت سيماي مبارک امام عصر (عجّل اللّه تعالي فرجه الشّريف) در غيبت کبري پرسيد، سيد از پاسخِ آن شخص ساکت شد، سر را به زير انداخت و آهسته گفت:

«چه بگويم در پاسخ او؟ در حالي که آن حضرت مرا در بغل کشيد و به سينه‌ي خود چسبانيد...».

‌آنگاه در پاسخ سائل فرمود: «از اهل بيت عصمت (عليهم‌السّلام) رسيده است تکذيب کسي که مدّعي روِ‌يت حضرت حجت (عليه‌السّلام) باشد». [8] .

‌در اين بيان به طوري که ملاحظه مي‌فرماييد از محلّ اين تشرّف نامي به ميان نيامده است.

‌مرحوم سيد، تشرّف ديگري دارد که آن را بنا به تقاضاي ميرزاي قمي (صاحب قوانين) بيان کرده [9] و آنجا در مورد بغل گشودن و به سينه چسبانيدن بحث نشده است، ولي تصريح شده که در مسجد سهله اين تشرّف حاصل شده است. [10] .

‌در برخي از نوشته‌هاي معاصران، اين دو تشرّف با يکديگر تلفيق شده و چنين آمده است:

«شبي به مسجد کوفه رفتم، حضرت ولي عصر مشغول عبادت بود، فرمودند: جلوتر بيا... آغوش مهر گشودند و مرا در بغل گرفته، به سينه‌ي مبارکشان چسبانيدند». [11] .


پاورقي

[1] زيرا: اوّلاً علامه‌ي مجلسي آن را از منابع مختلف «ميرعلاّم» نقل کرده، ثانياً در متن انوار نعمانيه «ميرعلاّم» ذکر شده، ثالثاً صاحب روضات تصريح کرده که ضبط آن «ميرعلاّم» بوده، رابعاً به طوري که از صاحب الذّريعه نقل کرديم، مقدّس اردبيلي شاگردي به نام«ميرعلاّم» و شاگرد ديگري به نام «ميرفيض اللّه» داشته، ديگر معني ندارد که ميرعلاّم را به ميرفيض اللّه حمل کنيم.

[2] ريحانه الادب، ج 1، ص 234.

[3] هديه الاحباب، ص 118.

[4] فوائد رضويه، ص 676.

[5] مستدرک الوسائل، ج 3، ص 383.

[6] ريحانه الادب، ج 1، ص 234.

[7] سفينه البحار، ج 8، ص 657؛ هديه الاحباب، ص 117.

[8] قصص العلماء، ص 173؛ العبقري الحسان، ج 2، ص 68؛ امام زمان (عجّل اللّه تعالي فرجه الشّريف) و سيد بحرالعلوم، ص 161.

[9] نجم ثاقب، ص 614؛ بحار الاءنوار، ج 53، ص 236؛ جنّه المأوي، ص 51.

[10] فصلنامه‌ي انتظار، ش 6، ص 342.

[11] بحارالانوار، ج 53، ص 234؛ فوائد رضويه، ص 678؛ المختار من کلمات الا‌مام المهدي، ج 1، ص 357.