بازگشت

تشرف علامه حلي و کتاب عالم سني


شهيد ثالث، قاضي نوراللّه شوشتري (ره)، مي فرمايد: بين اهل ايمان معروف است که يکي از علماي اهل سنت، که در بعضي از فنون علمي،استاد علامه حلي (ره) است کتابي در رد مذهب شيعه اماميه نوشت و در مجالس ومحافل آن را براي مردم مي خواند و آنان را گمراه مي نمود، و از ترس آن که مبادا کسي از علماي شيعه کتاب او را رد نمايد، آن را به کسي نمي داد که نسخه اي بردارد.

علامه حلي هميشه به دنبال راهي بود که کتاب را به دست آورد و رد کند.

ناگزير رابطه استاد و شاگردي را وسيله قرار داد و از عالم سني درخواست نمود که کتاب را به اوامانت دهد.

آن شخص چون نمي خواست که دست رد به سينه علامه حلي بزند، گفت: سوگند يادکرده ام که اين کتاب را بيشتر از يک شب پيش کسي نگذارم.

مرحوم علامه همان مدت را نيز غنيمت شمرد.

کتاب را از او گرفت و به خانه برد که در آن شب تا جايي که مي تواند از آن نسخه بردارد.

وقتي به نوشتن مشغول شد و شب به نيمه آن رسيد، خواب بر ايشان غلبه نمود.

همان لحظه حضرت صاحب الامر روحي وارواح العالمين لتراب مقدمه الفداء حاضر شدند و به او فرمودند: کتاب را به من واگذار و توبخواب.

علامه حلي خوابيد.

وقتي از خواب بيدار شد، نسخه کتاب از کرامت و لطف حضرت صاحب الامر (ع) تمام شده بود.

البته اين قضيه را به صورتهاي ديگري هم بيان کرده اند، از جمله در کتاب قصص العلماء اين طور آمده است که: علامه حلي (ره) کتاب را توسط يکي از شاگردان خود که نزد آن عالم مخالف درس مي خواند براي يک شب به عنوان عاريه به دست آورد و مشغول نسخه برداري از آن شد.

همين که نصف شب گذشت، علامه بي اختيار به خواب رفت و قلم از دستش افتاد.

وقتي صبح شد و وضع را چنين ديد اندوهناک گرديد، ولي وقتي کتاب راملاحظه کرد، ديد تمامش نوشته و نسخه برداري شده است و در آخر آن نسخه اين جمله نوشته شده: کتبه م ح م د بن الحسن العسکري صاحب الزمان (اين نسخه راحجة بن الحسن العسکري صاحب الزمان (ع) نوشته است).

علامه فهميد که آن حضرت تشريف آورده و نسخه را به خط مبارک خود تمام نموده اند. [1] .


پاورقي

[1] ج 2، ص 98، س 41.