بازگشت

توسل حاج ملا باقر بهبهاني و شفاي فرزندش


مرحوم حاج ملا باقر بهبهاني، در کتاب دمعة الساکبة نوشته است: فرزندم، علي محمد که تنها پسرم بود، مريض شد و روزبه روز هم مرضش شدت پيدا مي کرد و بر حزن و اندوه من مي افزود، تا آن که مردم از او نااميد شدند و يقين به مردنش نمودند، لذا علما و سادات در دعاهايشان براي او طلب شفا مي کردند.

تا آن که شب يازدهم مرضش، حال او سخت شد و مرضش سنگين و اضطراب و التهابش شديد گرديد.

راه چاره اي نداشتم به همين جهت ملتجي و متوسل به حضرت قائم (ع) شدم و با ناراحتي و اضطراب از نزد پسرم خارج شدم و بر بام خانه بالا رفتم.

بي قرارانه به حضرتش متوسل گشته و با ذلت و مسکنت عرض مي کردم: يا صاحب الزمان ادرکني يا صاحب الزمان اغثني و خود را به خاک عجز و مذلت ماليدم.

بعد هم از بام پايين آمدم و نزد پسرم رفتم و پيش رويش نشستم، با کمال تعجب ديدم نفسش آرام، حواسش بجا و عرق او را گرفته بود.

خدا را بر اين نعمت بزرگ شکرگزاري کردم. [1] .


پاورقي

[1] ج 2، ص 190، س 40.