تشرف يکي از طلاب مدرسه خان مروي در تهران
عالم متقي حاج سيد خليل تهراني فرمود: در ايامي که در مدرسه خان مروي در تهران مشغول به تحصيل بودم، يکي از طلاب آن مدرسه، اعمالي را براي شرفيابي محضر حضرت ولي عصر عجل اللّه تعالي فرجه الشريف به مدت چهل شب انجام مي داد.
شب چهلم، نصف شب، براي کاري از حجره اش بيرون مي آيد.
زماني که به حوض وسط مدرسه مي رسد، شخصي را آن جا ايستاده مي بيند.
آن شخص همان طوري که ايستاده بود، از خانه هاي اطراف و صاحبان آنها خبر مي داد و مي گفت: اين خانه ملک فلان و فلان است و تا چند نسل قبل را ميگفت.
آن طلبه مي گويد با خود گفتم: اين دزد است و مي خواهد مرا مشغول کند و بعد دزدي کند.
به همين دليل سراغ خادم که پشت در مدرسه مي خوابيد، رفتم او را بيدار کردم وجريان و آنچه را گمان کرده بودم، به او گفتم.
خادم گفت: در مدرسه و در پشت بام بسته است دزد از کجا مي تواند داخل شود.
با هم به آن محلي که آن شخص را ديده بودم، آمديم، اما احدي را نديديم.
يقين کردم که آن شخص حضرت ولي عصر عجل اللّه تعالي فرجه الشريف بوده است. [1] .
پاورقي
[1] ج 1، ص 122، س 39.