نقش دستياران امام عصر در صدور توقيعات
شواهدي نيز دال بر آن است که گاهي پاسخ توقيعات، به وسيله برخي از وکيلان مبرّز ناحيه مقدسه داده مي شد؛ بدون آن که آنها را به محضر امام (ع) عرضه کنند. البته اين امر تحت اشراف سفير و بالتبع خود امام (ع)، انجام مي گرفت. به عنوان نمونه، نامه اي در باره يکي از شيعيان قم - که منکر فرزندش شده و نسبت به همسرش بدبين شده بود - به وسيله برخي از بزرگان اين شهر به «ناحيه مقدسه» نوشته و ارسال شد. پس از آن که اين نامه بر سفير سوم عرضه شد، وي بدون نظر به آن، حامل نامه را به نزد «ابوعبدالله بزوفري» فرستاد. او نيز در پاسخ گفت: «فرزند، فرزند او است؛ و در تاريخ فلان و روز فلان و مکان فلان مواقعه صورت گرفته و به او بگو که نامش را محمّد بگذارد». آن شخص، پس از بازگشت به قم، جريان را باز گفت. [1] .
در صورتي که پاسخ به توقيعات، از سوي سفير انجام مي گرفت، معمولاً فاصله عرضه سؤال تا صدور جواب، کمتر از زماني بود که جواب از سوي ناحيه مقدسه باشد. روايت مربوط به «ابوغالب زراري» صريح در اين معنا است. [2] .
شواهدي، نشانگر آن است که گاهي سفير يا دستيار او، مجموعه سؤالات و درخواست ها را يک جا نوشته، به ناحيه مقدسه عرضه مي کرد و پاسخ ها نيز در همان برگه و گاه در لابه لاي سطرهاي سؤالات، نوشته مي شد. در روايت شيخ طوسي از «ابوغالب زراري» آمده است که در دوران مخفي شدن و استتار «حسين بن روح» - که وي «شلمغاني» را براي تماس با شيعه به جاي خود نصب کرده بود - «ابوغالب» به همراه دوستش، به ملاقات «شلمغاني» رفته، از وي طلب کردند که با «ناحيه مقدسه» مکاتبه و براي آنان طلب دعا کند. «شلمغاني» نيز در برگه اي اين درخواست را درج مي کند. پس از چند روز که آن دو براي دريافت پاسخ، به نزد او مي روند؛ وي آن برگه را خارج مي کند؛ در حالي که مسائل بسياري در آن ثبت و در لابه لاي خطوط سؤال، پاسخ ها نوشته شده بود. از جمله آنها، پاسخ خواسته «زراري» و دوستش بود. اين در حالي بود که «زراري»، از بيان دقيق خواسته اش اجتناب کرده بود؛ ولي در پاسخ ناحيه، اشاره به خواسته وي شده بود که اصلاح بين وي و همسرش بود. [3] بنا به نقل نجاشي، توقيعات صادره براي «محمد بن عبدالله حميري» نيز در لابه لاي سطرهاي سؤالات نگاشته شده بود. [4] .
پاورقي
[1] کتاب الغيبة، شيخ طوسي، ص 187.
[2] ر.ک: همان، ص 185.
[3] همان، 184.
[4] نجاشي در رجال خود، در ذيل عنوان «محمد بن عبدالله حميري» چنين آورده: «کان ثقة وجهاً کاتَبَ صاحبَ الامر (ع) و ساله مسائل في ابواب الشريعة، قال لنا احمد بن الحسين: وقعت هذه المسائل اليّ في اصلها والتوقيعات بين السطور...»؛ ر.ک. رجال نجاشي، قم، مکتبةالداوري، بي تا، ص 251.