محمد بن احمد بن يعقوب عن ابي عبدالله الحسين بن محمد
خاتمه مستدرک، ج 21، ص 270، رقم 17، «يز».
محدث نوري، در شمار اساتيد نعماني، از ابوعلي احمد بن محمد بن احمد بن يعقوب بن عمار کوفي، [1] ياد کرده است. سپس عنوان مورد بحث را آورده، مي گويد: «ظاهراً وي پدر همان استاد پيشين از نوادگان اسحاق بن عمّار صيرفي کوفي است و گذشت که وي (محمد بن احمد بن يعقوب) از اساتيد جعفر بن قولويه مي باشد.
ما در اسناد نعماني، به نام محمد بن احمد بن يعقوب برنخورديم؛ بلکه تنها احمد بن محمد بن احمد بن يعقوب از اساتيد نعماني مي باشد. در کتاب غيبت نعماني دو روايت پياپي با اين اسناد ديده مي شود:
«حدثنا ابوعلي احمد بن محمد [ بن احمد] [2] بن يعقوب بن عمار الکوفي، قال: حدّثني ابي قال: حدّثنا القاسم بن هشام اللؤلؤي...».
«اخبرنا احمد بن محمد بن يعقوب قال: حدثنا ابوعبدالله الحسين بن محمد قراءة عليه...» [3] .
ظاهراً در سند دوم، در برخي نسخه هاي کتاب، تحريفي رخ داده و نام پدر و پسر استاد نعماني جا به جا شده است. با وقوع اين قلب محمد بن احمد بن يعقوب، در شمار اساتيد نعماني قرار گرفته است. بنابراين تنها همان احمد بن محمد بن احمد بن يعقوب، از اساتيد نعماني مي باشد. شگفت آور است که مصححان چاپ جديد خاتمه مستدرک، از چنين نکته اي ياد نکرده اند؛ با اين که در حاشيه به نشاني ياد شده در کتاب غيبت نعماني ارجاع داده اند.
در اين جا تذکّر اين نکته مفيد مي نمايد که محدّث نوري (ره)، در مشايخ جعفر بن قولويه، از سه راوي با نام هاي «محمد بن احمد بن علي بن يعقوب» [4] ، «ابو عبدالله محمد بن احمد بن يعقوب بن اسحاق بن عمار» [5] و «ابوعبدالله محمد بن احمد بن يعقوب» [6] ياد کرده و احتمال اتحاد اين سه راوي را مطرح ساخته است. [7] با مراجعه به کامل الزيارات، روشن مي شود رواياتي که ابن قولويه از سه عنوان فوق انجام داده، همگي از علي بن الحسن [ بن علي ] بن فضّال مي باشد.
در موردي از رجال نجاشي نيز، روايت عنوان دوم (بدون کنيه ابوعبدالله) از علي بن الحسن بن فضّال ديده مي شود. [8] از اين رو مي توان هر سه عنوان را مربوط به يک راوي دانست.
در حاشيه يکي از چاپ هاي کامل الزيارات گفته شده که ظاهراً در اين سند، نام صحيح، «علي بن محمد بن يعقوب [کسائي کوفي ]» است که از مشايخ ابن قولويه مي باشد. [9] .
گويا علت اين استظهار روايت علي بن محمد بن يعقوب، همچون محمد بن احمد بن يعقوب از علي بن الحسن بن فضّال است [10] ؛ ولي اين دليل کافي نيست و وجهي ندارد که ما نام اين راوي را - که در چهار جاي کامل الزيارات به صورت محمد بن احمد آمده - تحريف شده علي بن محمد بخوانيم.
البته به نظر مي رسد که اين دو راوي، با هم خويشاوند بوده اند؛ چه اين که نسب کامل علي بن محمد بن يعقوب - بنابه نوشته شيخ طوسي در رجال - علي بن محمد بن يعقوب بن اسحاق بن عمار صيرفي کوفي عجلي است. [11] پس سلسله نسب اين دو راوي در يعقوب، به هم مي پيوندد و اين دو، پسر عموي يکديگر هستند. [12] .
ابوعلي احمد بن محمد، راوي مورد بحث ما - که نعماني در دو سند پيشين از وي روايت مي کند - ظاهراً پسر ابوعبدالله محمد بن احمد بن يعقوب است.
گفتني است که قرائني چند در دست است که نشان مي دهد استاد نعماني، همان احمد بن محمد بن عمار کوفي است که در کتاب هاي رجالي ترجمه شده است، [13] شباهت پاره اي اسناد اين راوي با دو سند استاد نعماني [14] و نيز روايت هر دو از پدر خويش [15] و وصف «العجلي» در سندي، در پي نام احمد بن محمد بن عمار [16] (با عنايت به توصيف علي بن محمد بن يعقوب هم به اين وصف)، از قرائن «اتحاد» مي باشد. نتيجه بحث طولاني ما، اين است که نعماني از ابوعلي احمد بن محمد بن احمد بن يعقوب بن اسحاق بن عمار (م. 346)، حديث دريافت داشته. ظاهراً روايت نعماني از وي، روايت معاصر از معاصر به شمار مي آيد.
پاورقي
[1] همان، ج 21، ص 269، رقم 16، «يو».
[2] افزوده از نسخه رضويه و مرعشيه؛ گويا محدث نوري هم از چنين نسخه اي، بهره جسته است.
[3] غيبت نعماني، ص 90 / 21، ص 91 / 22.
[4] کامل الزيارات، ب 9 / 8.
[5] همان، ب 72 / 10.
[6] همان، ب 95 / 3 و بدون کنيه ابوعبدالله، در باب 76 / 5.
[7] خاتمه مستدرک، ج 21، ص 256.
[8] رجال نجاشي، ص 146 / 378.
[9] کامل الزيارات، ب 76 / 5 (حاشيه چاپ نشر صدوق، تحقيق بهراد جعفري، زير نظر استاد غفاري) و نيز ب 95 / 3 و مقايسه کنيد با حاشيه، ح 8، از باب 9.
[10] کامل الزيارات، ب 81 / 3، و نيز تهذيب، ج 4، ص 162 / 456، ص 163 / 459 و 461؛ اختصاص، ص 51 و 84؛ رجال نجاشي، ص 98 / 243؛ فلاح السائل، ص 168 و 289 و نيز علل، ج 2، ص 522 / 7. که ظاهراً علي بن الحسين در آن مصحف علي بن الحسن است.
[11] رجال شيخ طوسي، ص 431 / 6182: 25.
[12] در يک مورد در نسب ابوعبدالله محمد، نام علي نيز قبل از يعقوب ديده مي شود (کامل الزيارات، ب 9 / 8) که با توجه به انحصار آن به همين مورد نمي توان اين نام را در سلسله نسب وي وارد ساخت.
[13] رجال نجاشي، ص 95 / 236؛ فهرست شيخ طوسي، ص 70 / 88؛ رجال شيخ طوسي، ص 416 / 6017: 97.
[14] در رجال نجاشي، ص 316 / 868، احمد بن محمد بن عمار از پدر خود نوادر قاسم بن هشام لؤلؤي را روايت مي کند که اين طريق، شبيه طريق غيبت نعماني، (ص 90 / 21) مي باشد. لذا مصحّح چاپ نعماني اين دو نام را يکي دانسته است. طريق زير در رجال نجاشي، ص 357 / 957 شبيه همين طريق است: «احمد بن محمد بن عمار قال حدّثنا ابي قال حدّثنا القاسم بن هشام اللؤلؤي و علي بن الحسن بن فضّال». در سند غيبت نعماني، ص 91 / 22، ظاهراً مراد از ابوعبدالله الحسين بن محمد، الحسين بن محمد بن الفرزدق المعروف بالقطعي است (ترجمه وي در رجال نجاشي، ص 67 / 160؛ رجال شيخ طوسي، ص 422 / 6091: 26 ديده مي شود). احمد بن محمد بن عمار هم در کمال الدين، ج 1، ص 37 از الحسن بن محمد القطعي روايت مي کند که ظاهراً الحسن مصحف الحسين است. نيز ر. ک: عيون، ج 1، ص 97 / 3 و بحارالانوار، ج 48، ص 225 / 27.
[15] روايت ابي علي احمد بن محمد بن عمار کوفي از پدر خود از علي بن الحسن بن فضال در تهذيب، ج 6، ص 24 / 52، و مانند آن در اقبال، ص 468 ديده مي شود، و نيز در قصص الانبياء راوندي، ص 80 / 63 رواية احمد بن محمد بن عمار از پدر آمده است.
[16] خصائص الائمه، ص 72.