شيخ جليل هارون بن موسي تلعکبري
خاتمه مستدرک، ج 21، ص 268، رقم 12، «يب».
روايت نعماني از وي، در جايي يافت نشده است، حال چه نکته اي سبب شده که چنين نامي در فهرست اساتيد نعماني قرار گيرد، به روشني معلوم نيست! نگارنده دو احتمال در اين زمينه مي دهد:
احتمال يکم. در غيبت نعماني، در ذکر طرق مؤلف به کتاب سليم بن قيس - پس از ذکر طرقي بدان - افزوده است: «واخبرنا من غير هذه الطرق هارون بن محمد، قال حدّثني احمد بن عبيدالله (عبدالله خ. ل) بن جعفر بن المعلّي الهمداني...». [1] .
هارون بن محمد - که در اين سند قرار گرفته - استاد جديدي براي نعماني است که نام وي در فهرست مقدمه چاپ غيبت، نيامده است. درباره وي پس از اين توضيح خواهيم داد؛ شايد اين نام، هارون بن موسي خوانده شده يا در نسخه اي بدين گونه تحريف شده است و اين نسخه محرّف، در اختيار محدث نوري قرار گرفته و يا عبارت به صورت «هارون ابومحمد» خوانده شده يا تحريف گرديده است ؛ و لذا او استاد تلعکبري دانسته شده است.
دوم: در کفاية الاثر چاپي، سندي بدين شکل ديده مي شود: «هارون بن موسي قال حدّثنا محمد بن ابراهيم النحوي...». [2] ممکن است «النحوي» در اين نام به «النعماني» در برخي نسخ کتاب تحريف شده و يا مراد از اين راوي نعماني کاتب دانسته شده و با جابه جايي راوي از نعماني با استاد وي، هارون بن موسي تلعکبري، در شمار اساتيد نعماني جاي گرفته است.
احتمال اوّل قوي تر به نظر مي آيد.
پاورقي
[1] غيبت نعماني، ص 68.
[2] کفاية الاثر، ص 177، البته در نسخ خطي کفاية الاثر و نيز در نقل بحارالانوار، ج 36، ص 345 / 211 از اين کتاب، اين نام به صورت: محمد بن اسماعيل نحوي؛ آمده است، لذا احتمال نخست را ترجيح داديم.