بازگشت

نگاهي کلي به تفسير نعماني


اين کتاب با مقدمه‌اي آغاز مي‌شود [1] که ظاهراً از ابوعبدالله نعماني نيست، در اين مقدمه بر لزوم پيروي از قرآن و سنت تأ‌کيد شده و اشاره شده که براي فهم کتاب خدا تنها بايد از گفتار اهل بيت پيامبر (ص) بهره جست، سپس آياتي چند که به حضرت امير (ع) اشاره دارد ذکر شده است، انديشه تأ‌ويلي نويسنده در تفسير سبيل، [2] ذکر و [3] قرآن [4] به حضرت اميرالمؤ‌مين (ع) آشکار است، اين انديشه بر کل اين کتاب حاکم است.

مقدمه با ذکر آيه‌اي ديگر که با استناد به لزوم عصمت، بر ائمه (ع) تطبيق شده، پايان مي‌پذيرد.

پس از مقدمه، روايتي طولا‌ني با سند از امام صادق (ع) نقل شده که حدود يک صفحه آغازين آن از آن امام و بقيه آن از حضرت اميرالمؤ‌منين (ع) نقل شده است، آغاز روايت امام صادق (ع) بر موضوع خاتميت پيامبر و واگذاري دانش کتاب خدا به اوصياء وي و کناره جويي مردم از ايشان تکيه کرده، سپس به لغزشهاي مردم در تفسير قرآن اشاره و علوم مختلفي که براي تفسير کلام الله لازم است گوشزد کرده است، و اين سخنان، دروازه‌اي است به سخن منقول از حضرت امير (ع)، در روايت منقول از آن حضرت، نخست فهرستي از اقسام آيات و مضامين آنها ذکر شده و سپس به شرح اين فهرست که مشتمل بر مصطلحات و مباحث بسياري از علوم قرآني است پرداخته شده است.


پاورقي

[1] بحار الانوار ج 92، ص1 تا اواسط ص 3.

[2] در آيه شريفه: يوم يعضّ الظالم علي يديه يقول يا ليتني اتخذت مع الرسول سبيلاً (فرقان/ 27).

[3] در آيه شريفه: ياويلتي ليتني لم اتخذ فلاناً خليلاً لقد - اضلني عن الذکر بعد اذ جاءني (فرقان/ 28 و 29).

[4] در آيه شريفه و قال الرسول يا ربّ ان قومي اتخذوا هذا القرآن مهجوراً (فرقان / 30).