کتاب التسلي و التقوي
در کتاب جوابات المسائل الطرابلسيات الثانيه، اثر سيد مرتضي، مسأله 11 بحثي درباره مسوخ مطرح شده است. پرسش کننده، بحث مسخ را طرح کرده ميافزايد که روايات بسياري درباره مسخ انسانها قبل از روز قيامت وارد شده است که شيخ مفيد، صحت آنها را پذيرفته و آنها را در کتاب خود با نام التمهيد درج کرده است، ولي نظريه تناسخ را محال دانسته و گفته است که اخبار معتبر تنها بدين مطلب وارد شده که خداوند گروهي را قبل از روز قيامت مسخ ميکند.
سائل در ادامه ميگويد:
نعماني بسياري از اين روايات را نقل کرده که هم احتمال نسخ (يعني تناسخ)درباره آنها وجود دارد و هم احتمال مسخ. يکي از آنها روايتي است که آن را در کتاب «التسلّي و التقوي» نقل کرده و آن را به امام صادق (ع) اسناد داده است. اين روايت طولاني است و در آخر آن آمده است که در هنگام احتضار کافر پيامبر (ص) و جبرئيل و ملک الموت در نزد وي حاضر ميشوند.
وي سپس قطعهاي بيش از يک صفحه از اين روايت نقل ميکند که در آن از مسخ دشمن اهل بيت به شکل کرم و مسخ عمر بن سعد به شکل بوزينه سخن رفته است. سائل از سيد مرتضي (ره) توضيح اين گونه احاديث را خواستار است.
نام کتاب و حديث نقل شده ميرساند که کتاب مضموني شبيه مضمون کتاب بشاره المصطفي لشيعه المرتضي (ع) داشته و در آن از پاداش اعتقاد به ولايت اهلبيت (ع) و کيفر دشمني با آنان سخن به ميان آمده است.
گفتني است که در کتاب کنز الفوائد حديثي با مضموني شبيه مضمون حديث تثليث (با عبارت: ايها الناس حلالي حلال الي يوم القيامه و حرامي حرام الي يوم القيامه... و بينهما شبهات من الشيطان...) نقل شده [1] که در ذيل آن عبارتي در مذمّت اذيت مؤمن و وصف مؤمنين و محبت آنها نسبت به يکديگر نقل شده که شعر معروف سعدي:
بني آدم اعضاء يکديگرند
که در آفرينش ز يک گوهرند
چو عضوي به درد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار
را به ياد ميآورد.
اين حديث احتمال دارد از اين کتاب گرفته شده باشد، هر چند احتمال دارد که از منقولات شفاهي نعماني بوده يا اساساً روايت از کتابي همچون کتاب ابن محبوب گرفته شده و نام نعماني تنها در طريق کراجکي به اين کتاب واقع باشد.
پاورقي
[1] کنز الفوائد، ج1، ص353.