بازگشت

منبع يابي


بحث «منبع يابي» کتاب هاي حديثي، از ابحاث مهمي است که کار قابل توجهي درباره آن صورت نگرفته است. علت اصلي نپرداختن به اين بحث، عدم امکان دستيابي بدان بوده است. با آماده شدن برنامه هاي نرم افزاري بر روي کتب حديثي، بهترين زمينه براي پرداختن به اين گونه کاوش ها، فراهم آمده است. در اين جا فهرست وار به برخي از فوايد بحث «منبع يابي» اشاره مي شود:

1. شناخت منابع کتاب، در ارزيابي ميزان اعتبار آن کتاب تأثيرگذار است؛ هرچه اعتبار مصادر کتاب بيشتر باشد، کتاب از اعتبار بيشتري برخوردار است.

2. بحث منبع يابي در ارزيابي اعتبار آن منابع هم مؤثر است؛ چه ميزان اعتماد بزرگان بر يک کتاب، در اثبات اعتبار آن نقش تعيين کننده دارد.

3. با منبع يابي، مي توان قسمت هايي از آثار مفقود را بازسازي کرد و از طريق اين کار، به شناخت بهتر محتواي اين کتاب ها دست يافت.

4. در مباحث حديثي، شناخت منابع روايات سنددار، بسيار اهميت دارد؛ چه از اين راه مي توان در کشف تحريفات و تصحيفات واقع در اسناد تمييز مشترکات واقع در آن و بر طرف کردن ابهامات موجود در اسناد و...، گام هاي استواري برداشت. تفصيل اين بحث در اين مقال نمي گنجد.

5. مبناي رجالي مهمي وجود دارد که در طرق به کتب، نياز به بررسي سندي نيست. بنابراين مبنا يافتن طرق در اسناد، اهميت بسيار دارد.

6. گرايشي در ميان مستشرقان به عنوان گرايش غالب ديده مي شود که تاريخ يک انديشه را، حداکثر تا زمان منابع مکتوب آن مي دانند. اين گرايش - صرف نظر از اشکالات مبنايي مهمي که دارد و از نشناختن ماهيت سند و نقش آن در مدارک تاريخي ناشي مي شود - به هرحال بر تفکّر بسياري از روشنفکران و دانشجويان علوم انساني ما، سايه افکنده است. طبق اين گرايش، يافتن مصادر مکتوب يک کتاب، مي تواند تاريخ يک انديشه را سال ها و چه بسا قرن يا قرن ها جلو ببرد و بر اصالت آن انديشه، تأکيد بيشتري به شمار آيد.

مقاله حاضر در سه بخش تنظيم شده است:

فصل يکم: تاريخ زندگي مؤلف؛ در اين بخش با تلاش در مصادر حديثي و رجالي موجود، بيشترين اطلاعات از حيات و اساتيد و شاگردان نعماني و هدف از تأليف کتاب «غيبت» و تاريخ تقريبي تأليف آن، ارائه شده است.

فصل دوم: مصادر کتاب غيبت؛ در اين فصل مصادر مکتوبي را که نعماني در کتاب خود، بر آنها اعتماد ورزيده و نيز رواياتي را که به گونه شفاهي از زبان مشايخ خويش برگرفته، معرفي مي شود. هم چنين بحثي تفصيلي اي در مورد شيوه يافتن منابع کتاب هاي حديثي سنددار، در اين فصل آمده است.

فصل سوم: ارتباط نعماني و استاد وي کليني؛ اين فصل بيش تر، براي رفع پاره اي ابهامات درباره احاديث باب دوازده امام در کافي تدوين شده است.

گفتني است که تمامي آدرس هاي غيبت نعماني، برطبق چاپ اين کتاب با تحقيق استاد علي اکبر غفاري، (مکتبه الصدوق، تهران، 1397) مي باشد. اخيراً چاپ جديدي از اين کتاب با اين ويژگي ها انتشار يافته است: تحقيق فارس حسّون کريم، (انوارالهدي، قم، 1422). نگارنده اميدوار بود که اين چاپ، برخي از اغلاط سندي اين کتاب را با عنايت به مقابله با نسخه خطي ديگر و يا مراجعه به نسخه «بحارالانوار» اصلاح کرده باشد، ولي هرچه در اين چاپ جست و جو کرد؛ کمتر اثري از اين گونه تصحيحات يافت. با مراجعه به مقدمه کتاب، روشن گرديد که در اين تحقيق، به هيچ نسخه خطي مراجعه نشده است که بسيار مايه شگفتي است. تنها ارزش اين تحقيق تخريجات احاديث کتاب به نظر رسيد. اميد آن که تحقيق آثار مهم و اصيلي همچون اين کتاب، جدّي تر گرفته شود.

آيا اين مقال، خشنودي صاحب حقيقي ما و دلدار پنهان از ديده ها، جان هستي و جوهره آفرينش را که «بيمنه رزق الوري و ثبتت الارض والي ء» به همراه دارد؟